کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جن و انس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جن و انس
لغتنامه دهخدا
جن و انس . [ ج ِن ْ ن ُ اِ ] (ترکیب عطفی ) پری و آدمی : غنی ملکش از طاعت جن و انس .سعدی .
-
واژههای مشابه
-
جن زدگی
لغتنامه دهخدا
جن زدگی . [ ج ِ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت جن زده . صفت جن زده . رجوع به جن زده شود.
-
جن گرفته
لغتنامه دهخدا
جن گرفته . [ ج ِ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) در تداول عامه ، مصروع . که مبتلا به بیماری صرع باشد.
-
جن گشای
لغتنامه دهخدا
جن گشای . [ ج َ گ ُ ] (اِخ ) بیست ویکمین از سلاطین اولوس جغتای بماوراءالنهر وی ظاهراً از 734 تا 735 هَ . ق . حکومت داشت . جن گشای صورتی از جهانگشای است . (طبقات سلاطین اسلام ص 215).
-
جستوجو در متن
-
انس
لغتنامه دهخدا
انس . [ اِ ] (ع اِ)مردم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بشر غیر جن و فرشته . (از اقرب الموارد). واحد آن اِنسی ّ و اَنَسی است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، اُناس و اَناسی ّ. (از اقرب الموارد). ج ، اَناسی و اناسی و اَناسیَّة و اناس . (ناظ...
-
آنام
لغتنامه دهخدا
آنام . (ع اِ) اَنام . خلق . جن و انس .
-
حن
لغتنامه دهخدا
حن . [ ح ِن ن ] (ع اِ) حیی است از جن ، از آن حی اند سگهای سیاه و ارذال جن و کمینهای آن و سگهای جن یا خلقی است میان جن و انس . (منتهی الارب ). حیی است از جن . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). گروهی پریان .
-
جان
لغتنامه دهخدا
جان . [ جان ن ] (ع ص ) پوشاننده . تاریک کننده . || ساتر. || (اِ) ج ِ جِن ّ. (اقرب الموارد). اسم جمع جن چنانکه جامل و باقر: لم یطمثهن انس قبلهم و لاجان . (قرآن 56/55). (از تاج العروس ). مقابل انس . || پریان . (از منتهی الارب ) : قرآن را یکی خازنی هست ...
-
آدمی و پری
لغتنامه دهخدا
آدمی و پری . [ دَ ی ُ پ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ثقلان . ثقلین . جن و انس : طفیل هستی عشقند آدمی و پری ارادتی بنما تا سعادتی ببری .حافظ.
-
انیم
لغتنامه دهخدا
انیم . [ اَ ] (ع اِ) انام . خلق . آفریدگان . (ازاقرب الموارد) (ناظم الاطباء). انام و خلق و جن و انس . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از آنندراج ). || جمیع آنچه بر روی زمین است . (ناظم الاطباء).
-
انسی
لغتنامه دهخدا
انسی . [ اِ / اَ ن َ ] (ع اِ) واحد انس . (از اقرب الموارد).واحد انس یعنی یک نفر آدم از مردم . (ناظم الاطباء). آدمی . (آنندراج ) (مؤید الفضلاء) (ترجمان القرآن جرجانی ). مردم . انسان . یکی از مردم . یک انسان . یک آدمی . یک انس . (یادداشت مؤلف ) : فقو...
-
ناس
لغتنامه دهخدا
ناس . (ع اِ) اسمی است که برای جمع وضع شده مثل قوم و رهط. واحدش انسان است . و بر انس و جن اطلاق می شود و اغلب بر انس . و گفته اند که اصلش اناس است که جمع انس باشد و این جمعی است نادر که با آوردن الف و لام بر سر آن فاء آن حذف شده است . (از معجم متن الل...
-
ثقلان
لغتنامه دهخدا
ثقلان . [ ث َ ق َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ ثَقَل . ثقلین . || آدمی و پری . آدمیان و پریان . انس و جن : شمس الوزراء احمد عبدالصمد آن کوشمس الوزراء نیست که شمس ثقلان است . منوچهری . || سید ثقلان ؛ رسول اکرم صلوات اﷲ علیه : زانکه تو هم نام سید ثقلانی مادح هم نا...