کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنادع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جنادع
لغتنامه دهخدا
جنادع . [ ج َ دِ ] (ع اِ) ج ِ جُنْدُعة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).رجوع به جندعه شود. || حشرات زمین چون ملخ و مار و سوسمار و جز آن . || بلایا و آفات . || سخن سخت و درشت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || و گویند جنادع ِ هرچیز، اوایل آن...
-
جستوجو در متن
-
جندعة
لغتنامه دهخدا
جندعة. [ ج ُ دُ ع َ ] (ع اِ) حباب که بر بالای آب از باران نمودار شود. ج ، جَنادِع . || جانور خزنده ٔ موذی یا هر جانوری که ازآن گزند و زحمت رسد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (ص ) بی خیر و برکت ، گویند: رجل جندعة؛ یعنی مردی که خیری در او نیست . (ا...