کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جمند
لغتنامه دهخدا
جمند. [ ج َ م َ ] (ص ) مردم کاهل و باطل و بی کار و مهمل را گویند، این لفظ را بر اسب گمراه و کاهل بیشتر اطلاق کنند و در اصل جایمند بوده بکثرت استعمال الف و یا افتاده جمند شده . (برهان ). چمند. چمن .(حاشیه ٔ برهان چ معین از تعلیقات نوروزنامه 117).
-
جستوجو در متن
-
اژهان
لغتنامه دهخدا
اژهان . [ اَ ] (ص ) مردم کاهل و باطل و مهمل و بیکار. (برهان ). جمند. (جهانگیری ). اژکهن . اژکهان .
-
اژهن
لغتنامه دهخدا
اژهن . [ اَ هََ ] (ص ) مردم بیکار و مهمل و باطل . (اوبهی ) (برهان ). اژهان . (برهان ). اژگهان . (شعوری ). اژکهن . جمند. (جهانگیری ).
-
چمند
لغتنامه دهخدا
چمند. [ چ َ م َ ] (ص ) اسب کندرفتار و کاهل را گویند. (برهان ). اسب جمام کندرفتار. (از انجمن آرا) (از آنندراج ). اسب کندرفتار. (ناظم الاطباء). اسب کاهل چابک خوار که جنبان نبود. (شرفنامه ٔ منیری ). جمند. و رجوع به جمند شود. || مردم کاهل و تنبل و هیچ کا...
-
اژکان
لغتنامه دهخدا
اژکان . [ اَ ] (ص ) ازکان . اژگان . مردم کاهل و باطل و مهمل و بیکار. مردم بیکار و جهول و کاهل و باطل . (مؤید الفضلاء). اژگهان . ازگهن . (جهانگیری ). جمند. (جهانگیری ).
-
اژکهن
لغتنامه دهخدا
اژکهن . [ اَ ک َ هََ / اَ ک َ ](ص ) کاهل . بیکار. (صحاح الفرس ) (فرهنگ اسدی نخجوانی ) (اوبهی ) (برهان ) (سروری ). باطل . (اوبهی ) (برهان ). تنبل . مهمل . (برهان ). جمند. (جهانگیری ) : بدل ربودن جلدی وشاطری ای مه ببوسه دادن جان پدر بس اژکهنی . شاکر بخ...