کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمع و تفریق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جمع آوردن
لغتنامه دهخدا
جمع آوردن . [ ج َ وَ دَ ] (مص مرکب ) گرد کردن . فراهم آوردن . (فرهنگ فارسی معین ).
-
جمع بستن
لغتنامه دهخدا
جمع بستن . [ ج َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) جمع آوردن . (فرهنگ فارسی معین ). || کلمه ٔ مفرد را بصورت جمع درآوردن . (فرهنگ فارسی معین ).
-
خاطر جمع داشتن
لغتنامه دهخدا
خاطر جمع داشتن . [ طِ ج َ ت َ ] (مص مرکب ) خیال راحت داشتن : در عالم صورت تو میروی اما در حقیقت من میروم . خاطر جمع دار. (انیس الطالبین ص 206).
-
جستوجو در متن
-
چارعمل اصلی
لغتنامه دهخدا
چارعمل اصلی . [ ع َ م َ ل ِ اَ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) چهار عمل اصلی حساب . چهارعمل حساب . عمل جمع و عمل تفریق و عمل ضرب و عمل تقسیم . جمع و تفریق وضرب و تقسیم . افزایش (جمع) کاهش (تفریق ) زدن (ضرب ) بخش کردن (تقسیم کردن ) [ واژه های نو فرهنگستان ] ...
-
باقی فاضل کردن
لغتنامه دهخدا
باقی فاضل کردن . [ ض ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تفریق کردن در اصطلاح سیاق . (یادداشت بخط مؤلف ). جمع و خرج کردن . منها کردن . موضوع کردن . کسر کردن . تفریق حساب .
-
تشتیت
لغتنامه دهخدا
تشتیت . [ ت َ ] (ع مص ) پراگنده کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تفریق . (از اقرب الموارد) (ازمتن اللغة) (از المنجد): شتّته اﷲُ؛ فرّقه ُ. (متن اللغة) : و التماس کردند که نظام الفت و اجتماع کلمت ایش...
-
چرتگه
لغتنامه دهخدا
چرتگه . [ چ ُ گ َ / گ ِ ] (روسی ، اِ) چرتکه . چتکه ، در تداول عامه . آلتی چوبین برای جمع و تفریق حساب . رجوع به چرتکه شود.
-
چهارعمل اصلی
لغتنامه دهخدا
چهارعمل اصلی . [ چ َ / چ ِ ع َم َ ل ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در حساب ، جمع و تفریق و ضرب و تقسیم است . رجوع به چارعمل اصلی شود.
-
چهارعمل
لغتنامه دهخدا
چهارعمل . [ چ َ / چ ِ ع َ م َ ] (اِ مرکب ) یا چهارعمل اصلی (در حساب ) عبارت است از: عمل جمع و عمل تفریق و عمل ضرب و عمل تقسیم .رجوع به چهارعمل اصلی و رجوع به چارعمل اصلی شود.
-
برودة
لغتنامه دهخدا
برودة. [ ب ُ دَ ] (ع اِمص ) خنکی و سردی . (منتهی الارب ). سردی . (دهار). ضد حرارت . (از اقرب الموارد). برودت . ج ، برودات . (دهار). و رجوع به برودت شود. || جرجانی گوید کیفیتی است که تفریق بین متشاکلات و جمع بین متخلفات از شأن آنست . (از تعریفات ).
-
چرتکه
لغتنامه دهخدا
چرتکه . [ چ ُ ک َ / ک ِ ] (روسی ، اِ) چرتگه . آلتی برای جمع و تفریق اعداد و ارقام . از روسی چتکا ؛ آلتی مرکب از چهارچوبی مستطیل شکل که در میان دو ضلع اطول آن ده ردیف سیم نصب است و هر سیم از درون ده مهره ٔ چوبی گذشته است ، مهره های دهگانه ٔ هر ردیف نم...
-
تفریق
لغتنامه دهخدا
تفریق . [ ت َ ] (ع مص ) پراکنده کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (آنندراج ). پراکنده شدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). پراکنده و جداجدا کردن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جدایی و جداکردگی . (ناظم الاطباء) : ان ال...
-
صیدنانی
لغتنامه دهخدا
صیدنانی . [ ص َ دَ ] (اِخ ) عبداﷲبن الحسن الحاسب المنجم . او راست : کتاب شرح کتاب محمدبن موسی الخوارزمی در جبر. کتاب شرح کتاب محمدبن موسی در جمع و تفریق . کتاب فی صنوف الضرب و القسمة. (الفهرست ابن الندیم ص 390).
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) سنان بن ابی الفتح حرانی بغدادی حاسب . او راست : حساب المکعبات . شرح جبر و مقابله ٔ خوارزمی . شرح جمع و تفریق خوارزمی . کتاب التحت در حساب هندی . الجمع و التفریق . الوصایا. (هدیة العارفین ج 1 ص 410 از فهرست ).