کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمعآوری از خیابان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جمع آوردن
لغتنامه دهخدا
جمع آوردن . [ ج َ وَ دَ ] (مص مرکب ) گرد کردن . فراهم آوردن . (فرهنگ فارسی معین ).
-
جمع بستن
لغتنامه دهخدا
جمع بستن . [ ج َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) جمع آوردن . (فرهنگ فارسی معین ). || کلمه ٔ مفرد را بصورت جمع درآوردن . (فرهنگ فارسی معین ).
-
جمع کردن
لغتنامه دهخدا
جمع کردن . [ ج َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گرد کردن . (فرهنگ فارسی معین ): اموال بسیار جمع کرد. || فراهم کردن . غند کردن . (فرهنگ فارسی معین ): لوازم و اسباب خانه را جمع کرد تا با وسیله ٔ نقلیه حمل کند.
-
اسم جمع
لغتنامه دهخدا
اسم جمع. [ اِ م ِ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اسم عام چون در صورت مفرد و در معنی جمع باشد آنرا «اسم جمع» نامند: دسته ، رمه ، گله ، طایفه ، لشکر، عسکر، خیل ، فوج .
-
خاطر جمع داشتن
لغتنامه دهخدا
خاطر جمع داشتن . [ طِ ج َ ت َ ] (مص مرکب ) خیال راحت داشتن : در عالم صورت تو میروی اما در حقیقت من میروم . خاطر جمع دار. (انیس الطالبین ص 206).
-
جستوجو در متن
-
خیابان
لغتنامه دهخدا
خیابان . (اِ) گلزار. (ناظم الاطباء). || چمن . (یادداشت مؤلف ). || رسته ای که در باغ می سازند برای عبور و مرور و کنارهای آنرا گل کاری می کنند. (از ناظم الاطباء). راهی که در میان صحن چمنها باشد. (آنندراج ). روشی که در باغها می سازند و در میان آن راه د...
-
چارخیابان
لغتنامه دهخدا
چارخیابان . (اِ مرکب ) میدانی که از شمال و جنوب و مشرق و مغرب آن خیابان ممتد باشد. میدانی که از چهار سمت بخیابان متصل است و از هر طرف آن خیابانی امتداد یافته است . || محل تقاطع چهار خیابان که بر یکدیگر عمود باشند. آنجا که دو خیابان تقاطع کنند.
-
چراغ برق
لغتنامه دهخدا
چراغ برق . [ چ ِ ب َ ] (اِخ ) نام خیابانی از خیابانهای قدیم و مرکزی تهران که از میدان سپه (توپخانه ) بطرف سرچشمه و سه راه امین حضور امتداد یابد. این خیابان نخست به «خیابان چراغ گاز» معروف بوده و اینک به «خیابان امیرکبیر» نام گذاری شده است .
-
خیابان
لغتنامه دهخدا
خیابان . (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع درنه هزارگزی جنوب خاوری مشهد بر سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به سرخس با 1261 تن سکنه . آب آن از رودخانه است و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه اتومبیل رو می باشد. (از ف...
-
خیابان
لغتنامه دهخدا
خیابان . (اِخ ) دهی است از دهستان مشهد ریزه میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد. واقع در16 هزارگزی باختر طیبات و 2 هزارگزی جنوب اتومبیل روطیبات به شهرنو با 295 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آنجا مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
عیش آباد خیابان
لغتنامه دهخدا
عیش آباد خیابان . [ ع َ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد با 137 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کام آور
لغتنامه دهخدا
کام آور. [ وَ ] (نف مرکب ) پیروز. زورمند مقتدر و بانفوذ. (از ولف ) : کجا بود از گیتی آزاده ای خداوند تاج و کیان زاده ای .هم از شاه گیتی و کام آوری بدو آمده هرچه نام آوری .فردوسی .
-
باغ سپهسالار
لغتنامه دهخدا
باغ سپهسالار. [ غ ِ س ِ پ َ ] (اِخ ) نام محلتی و خیابانی در مرکز تهران . محدود از جانب مغرب به خیابان سعدی و از جنوب به خیابان شاه آباد و نام آن ظاهراً بمناسبت وقوع باغ محمد ولی خان سپهسالار در این محلت است .
-
دونبش
لغتنامه دهخدا
دونبش . [ دُ ن َ ] (ص مرکب ) در اصطلاح بنایان آجر یا خشت که دو سوی قطر آن هموار و بی شکستگی باشد. (یادداشت مؤلف ). || عمارت یا دکانی که در نقاطع کوچه یا خیابان قرار دارد ودر نتیجه از دو جانب به کوچه یا خیابان مشرف است .