کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمعه لو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جمعه لو
لغتنامه دهخدا
جمعه لو. [ ج ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار واقع در 30هزارگزی راه مالرو عمومی . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . دارای 199 تن سکنه . آب آن از قزل اوزن و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گلیم و جاجیم بافی ...
-
واژههای مشابه
-
ده جمعه
لغتنامه دهخدا
ده جمعه . [ دِه ْ ج ُ ع ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مشیز شهرستان سیرجان . واقع در 24هزارگزی جنوب مشیز. سکنه ٔ آن 180 تن . آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
صلاة جمعه
لغتنامه دهخدا
صلاة جمعه . [ ص َ ت ِ ج ُ ع َ / ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به صلاة شود.
-
اسکی جمعه
لغتنامه دهخدا
اسکی جمعه . [ اَ ج ُ ع َ ] (اِخ ) (جمعه ٔ عتیق ) قصبه ایست مرکز دائره ای از دوائر بیستگانه ٔ بلغارستان در 30 هزارگزی مغرب شمنی ، و در 37 هزارگزی جنوب هزار گراد در حدود روم ایلی شرقی یعنی قریب به 40 هزارگزی شمال عقبه ٔ بالکان درمحلی منبت و حاصلخیز در ...
-
امام جمعه
لغتنامه دهخدا
امام جمعه . [ اِ م ِ ج ُ ع َ / ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ملای بزرگی که دولت او را برای امامت نمازجمعه و امور دیگر شرعی معین میکرد. (از فرهنگ نظام ). پیشنمازی که نماز آدینه میخواند. (ناظم الاطباء).
-
امام جمعه
لغتنامه دهخدا
امام جمعه . [ اِ ج ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان درگز، واقع در 6 هزارگزی جنوب باختر درگز و 5 هزارگزی باختر شوسه ٔ عمومی قوچان و درگز. در جلگه واقع و دارای هوای معتدل است . 72 تن سکنه دارد و آب آن از قنات تأمین میشود و محص...
-
کلاته علی جمعه
لغتنامه دهخدا
کلاته علی جمعه . [ ک َ ت ِ ع َ ج ُ ع ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهپایه ٔ بخش بردسکن شهرستان کاشمر و معدن مس در2 هزارگزی جنوب باختری این ده واقع است که قبل از شهریور20 استخراج می شد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
شورجه ٔ امام جمعه
لغتنامه دهخدا
شورجه ٔامام جمعه . [ ج ِ ی ِ اِ ج ُ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه است و 128 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
قلعه نو جمعه کاران
لغتنامه دهخدا
قلعه نو جمعه کاران . [ ق َ ع َ ن ُ ج ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام سوخته بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 16 هزارگزی شمال خاوری ورامین و 5 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ تهران به ورامین . این ده در جلگه واقعو دارای هوایی معتدل است . سکنه ٔ آن 45...
-
بلسکله ٔ امام جمعه
لغتنامه دهخدا
بلسکله ٔ امام جمعه . [ ب َ ل َ ک َل َ ی ِ اِ ج ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خشک بیجار، بخش خمام ، شهرستان رشت . سکنه ٔ آن 279 تن . آب آن ازنهر گیشه ومرده ، سفیدرود، و استخر ملی و محصول آن برنج و ابریشم است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
جستوجو در متن
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) خبزارزی . نصربن احمدبن نصربن مأمون . این شاعر بصری امی بود و خواندن و نوشتن نمیدانست لکن شعر او در غایت جودت و لطافت بود و شغل خبازی نان برنجین داشت و از این رو بخبزارزی معروف گشت . او در حین اشتغال به کار خود اشع...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) ابن جعفربن موسی بن یحیی بن خالدبن برمک معروف به جحظه و مکنی به ابوالحسن . ابن خلکان آرد: ابوالحسن احمدبن جعفربن موسی بن یحیی بن خالدبن برمک معروف به جحظه ٔ برمکی ندیم فاضل و صاحب فنون و اخبار و نجوم و نوادر بود و ابونصربن المرز...
-
اسحاق
لغتنامه دهخدا
اسحاق . [ اِ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن میمون التمیمی الموصلی . مکنی به ابی محمد، و هرگاه که رشید استخفاف او خواستی وی را با کنیت ابوصفوان خواندی . مقام او در علم و ادب وشعر چنانست که ذکر آنهمه موجب اطاله ٔ کلام گردد، و آن بر واقفان اخبار و متتبعان آثار ...