کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمادی الاولی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جمادی الاولی
لغتنامه دهخدا
جمادی الاولی . [ ج ُ دَل او لا ] (ع اِ مرکب ) ماه پنجم از ماههای قمری . رجوع به جمادی شود.
-
واژههای مشابه
-
جمادی ستة
لغتنامه دهخدا
جمادی ستة. [ ج ُ دا س ِت ْ ت َ ] (ع اِ مرکب ) جمادی الثانیه . (منتهی الارب ). چه ماه ششم سال قمری است .
-
جمادی الثانیة
لغتنامه دهخدا
جمادی الثانیة. [ ج ُ دَث ْ ثا ی َ ] (ع اِ مرکب ) ماه ششم از ماههای قمری . رجوع به جمادی شود.
-
جستوجو در متن
-
احنة
لغتنامه دهخدا
احنة. [ اَ ح ِن ْ ن َ ] (ع اِ) ج ِ حَنین . || نامهای جمادی الاولی و جمادی الاَّخرة بجاهلیت .
-
مصدر
لغتنامه دهخدا
مصدر. [ م ُ دِ ] (ع اِ) نام جمادی الاولی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نام ماه جمادی اول . (ناظم الاطباء). رجوع به جمادی الاول شود.
-
حنائن
لغتنامه دهخدا
حنائن . [ ح َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ حنین که اسمی است جمادی الاولی و الاَّخرة را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
حنون
لغتنامه دهخدا
حنون . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حنین .جمادی الاولی و الاخره . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ج ِ حِنین . (ناظم الاطباء). رجوع به حنین شود.
-
ربی
لغتنامه دهخدا
ربی . [ رُب ْ بی ] (ع اِ) نام ماه جمادی الاَّخر به جاهلیت . (السامی فی الاسامی ). لیکن در منتهی الارب رُب ّ بدون «ی » بدین معنی آمده است ، آنهم نه به معنی جمادی الاَّخرة بلکه بمعنی جمادی الاولی . (یادداشت مرحوم دهخدا). رُبّی ̍. || شیره فروش . (منتهی ...
-
حنین
لغتنامه دهخدا
حنین . [ ح ِن ْ نی ] (ع اِ) حَنین . اسم است جمادی الاولی و جمادی الاخره را و با الف و لام نیز آید. (از اقرب الموارد). ج ، اَحِنّه ، حنون ، حنائن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به حَنین شود.
-
محرم
لغتنامه دهخدا
محرم . [ م ُ ح َرْ رَ ] (اِخ ) ابن محمدبن عارف . متوفی در جمادی الاولی 971هَ . ق . اوراست رساله ای در رضاع . (از یادداشت مرحوم دهخدا).
-
ابوعبدا
لغتنامه دهخدا
ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) فدائی . یکی از پیروان اسمعیلیه . او در جمادی الاولی 528 هَ . ق . رئیس اصفهانی سید دولتشاه علوی را بکشت .
-
باقداری
لغتنامه دهخدا
باقداری . [ ق ِ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن ابی غالب بن احمد باقداری از رواة بود و در جمادی الاولی سال 604 هَ . ق . در بغداد وفات کرد. (از معجم البلدان ).
-
هژدهم
لغتنامه دهخدا
هژدهم . [ هَِدَ هَُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) چیزی که در مرتبه ٔ هژده واقع گردد. (ناظم الاطباء). هجدهم . هیجدهم : امیر سه شنبه هژدهم شهر جمادی الاولی در این صفه ٔ نو خواهد نشست . (تاریخ بیهقی ). رجوع به هژده شود.