کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جقجق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جقجق
لغتنامه دهخدا
جقجق . [ ج ِ ج ِ ] (اِ) مخفف جیقه جیقه و جیقه بمعنی فریاد زدن است . (آنندراج ) : بجز از مستی و رندی چه خیال است اینجاجق جق و کلمکل و قال ومقال است اینجا. میرنجات (از آنندراج ).|| آواز مرغ زخم رسیده . (آنندراج از کشف اللغات ). || مجازاً شور و غوغای بی...
-
واژههای همآوا
-
جق جق
لغتنامه دهخدا
جق جق . [ ج َ ج َ ] (اِ) شور و غوغای بی معنی . (غیاث ). شور و غوغا. || فریاد مرغ زخمی . (ناظم الاطباء).
-
جق جق
لغتنامه دهخدا
جق جق . [ ج َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان موگوئی بخش آخوره ٔ شهرستان فریدن در 7هزارگزی جنوب داران و 5هزارگزی راه فرعی آخوره به سیبک . کوهستانی و سردسیر است و سکنه ٔ آن 1117 تن اند. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری ...
-
جق جق
لغتنامه دهخدا
جق جق . [ ج ِ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل در 42هزارگزی جنوب اردبیل و 25هزارگزی شوسه ٔ اردبیل - تبریز. کوهستانی و معتدل است و سکنه ٔ آن 325 تن اند. آب آن از چشمه و رود جق جق و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله د...
-
جغجغ
لغتنامه دهخدا
جغجغ. [ ] (ع اِ) جغجوغه . مو. موی سر. زلف . ج ، جغاجغ. (دزی ).
-
جغجغ
لغتنامه دهخدا
جغجغ. [ ج ِ ج ِ ] (اِ صوت ) صدای همهمه و وراجی . صدای حرف زدن درهم و برهم و ناشمرده . (فرهنگ رازی ص 40) : زاهد ز حسد جغجغ باطل کند آغازعاشق ز سر سوز چو زد نعره ٔ حق حق . اسیری .|| صدای بهم خوردن دندانها. || صدای بهم خوردن بشقاب یا چیزهای دیگر مانند آ...