کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جغرات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جغرات
لغتنامه دهخدا
جغرات . [ ج ُ ] (اِ) به لغت سمرقند ماست را گویند و معرب آن سقرات است . (برهان ). صقرات . صغراط. چغرات . (مقدمة الادب ). هدبد. (السامی فی الاسامی ). صغرات . (ربنجنی ). جرعلیک . جرعکوک . فدفد. دوایه . ضرعمط. (منتهی الارب ). لبن رائب . لبن حامض : دو کوش...
-
واژههای مشابه
-
جغرات با
لغتنامه دهخدا
جغرات با. [ ج ُ ] (اِ مرکب ) آش ماست . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
-
جستوجو در متن
-
صغرات
لغتنامه دهخدا
صغرات . [ ص ُ ] (معرب ، اِ) معرب جغرات است یعنی ماست . رجوع به جغرات شود.
-
یغرت
لغتنامه دهخدا
یغرت . [ ی ُ غ ُ ] (ترکی ، اِ) یغورت . ماست . جغرات . (ناظم الاطباء). به لهجه ٔ آذری ، جغرات . (یادداشت مؤلف ). رجوع به جغرات و ماست شود.
-
یغورت
لغتنامه دهخدا
یغورت . [ ی ُ ] (ترکی ، اِ) ترکی شده ٔ جغرات است . جغرات . ماست . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ماست و یغرت شود.
-
صقرات
لغتنامه دهخدا
صقرات . [ ص ُ ] (معرب ، اِ) معرب جغرات . یوغورت . ماست ترش . رجوع به صقراط و جغرات شود.
-
صقراط
لغتنامه دهخدا
صقراط. [ ص ُ ] (معرب ، اِ) معرب جغرات است . ماست ترش . رجوع به صقرات و جغرات شود.
-
پیرماستینا
لغتنامه دهخدا
پیرماستینا. (اِ) یعنی جغرات . (آنندراج ).
-
قرت
لغتنامه دهخدا
قرت . [ ق ُ ] (ترکی ، اِ) جغرات خشک . (غیاث ).
-
جک
لغتنامه دهخدا
جک . [ ج َ ] (اِ) جنبانیدن ماست و جغرات باشد در مشکی یا سبویی تامسکه و کره ٔ آن از دوغ جدا شود. (برهان قاطع). جنبانیدن جغرات با چوب . (انجمن آرای ناصری ). جنبانیدن جغرات در مشک یا سبو. (شرفنامه ٔ منیری ). || برات و به این معنی با جیم فارسی هم گفته ان...
-
جلعطیط
لغتنامه دهخدا
جلعطیط. [ ج َ ع َ ] (ع اِ) جغرات سطبر. (منتهی الارب ).
-
هدابد
لغتنامه دهخدا
هدابد. [ هَُ ب ِ ] (ع ص ) شیر نیک خفته و جغرات شده .(منتهی الارب ). اللبن الخاثر جداً. (اقرب الموارد).
-
جلعطیط
لغتنامه دهخدا
جلعطیط. [ ج ُ ل َ ] (ع اِ) جغرات سطبر (منتهی الارب ).رجوع به ماده ٔ قبل شود.