کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جغتو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جغتو
لغتنامه دهخدا
جغتو. [ ] (اِخ ) جغاتو. زرینه رود. رودی است در آذربایجان که مغولان آنرا جغتو نغتو نامیدند. رجوع به جغاتو و نیز رجوع به مرآت البلدان ج 4 و تاریخ غازانی ص 131 و تاریخ گزیده ص 581 و 716 شود.
-
واژههای مشابه
-
جغتو نغتو
لغتنامه دهخدا
جغتو نغتو. [ ] (اِخ ) جغتو. جغاتو. زرینه رود. رجوع به جغتو و جغاتو شود.
-
جستوجو در متن
-
جغتوچای
لغتنامه دهخدا
جغتوچای . [ ] (اِخ ) جغتو. جغاتو. جغتورود. زرینه رود. رجوع به جغتو و جغاتو شود.
-
جغتورود
لغتنامه دهخدا
جغتورود. [ ] (اِخ ) رودخانه ٔ جغتو یا جغاتو یا زرینه رود در آذربایجان . رجوع به جغتو و جغاتو شود.
-
جفت
لغتنامه دهخدا
جفت . [ ] (اِخ ) رودخانه یی است که از سیاه کوه کردستان جاری شده در نزدیکی مراغه داخل نهر صافی شده به دریاچه ٔ ارومیه میریزد. نگارنده گوید این همان رودخانه ٔ جغتو است که بعضی جفت نوشته اند. (مرآت البلدان ج 4). رجوع به جغتو شود.
-
چاربرج
لغتنامه دهخدا
چاربرج . [ ب ُ ] (اِخ ) در بلوک ساتلمش مراغه دو قریه میباشد که هر دو به چاربرج موسوم است این دو قریه وصل بیکدیگرند و اراضی آنها از آب جغتو مشروب میشود. هر قریه چهل پنجاه خانوار دارد. (مرآت البلدان ج 1).
-
جغاتو
لغتنامه دهخدا
جغاتو. [ ] (اِخ ) رودی است در آذربایجان که از کوههای کردستان به حدود دیه سیاکوه برمیخیزد و بر ولایت مراغه گذشته به آب نهر صافی و آب نغتو (نفتو) ملحق شده به دریاچه ٔ ارومیه میریزد. جغتو پیش از استیلای مغول مرسوم به زرینه رود بوده و مغول آنرا جغتو نغتو...
-
طروج
لغتنامه دهخدا
طروج . [ ] (اِخ ) حمداﷲ مستوفی در نزهةالقلوب ذیل ذکر انهار آذربایجان آورده : آب تغتو، از کوههای کردستان به حدود گریوه ٔ سیناء برمیخیزد و به آب جغتو، جمع شده به دریای شور طروج میریزد، طولش پانزده فرسنگ باشد. آب جغتو، از کوههای کردستان به حدود ده سیاه ...
-
پیریشاته
لغتنامه دهخدا
پیریشاته . [ ت ِ ] (اِخ ) نام سرداری ایرانی ، امیر و پادشاه ناحیه ٔ مسو و گزل بندو که ظاهراً اطراف رودخانه ٔ جغتو (زرینه رود) بوده است ، بعهد پادشاه آشور. شمشی اداد پنجم (812 - 825 ق . م .). (کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص 51).
-
طسوج
لغتنامه دهخدا
طسوج . [ طَس ْ سو ] (اِخ ) در ساحل شمالی دریاچه ٔ ارومیه قصبه ای است بر دو مرحله ٔ تبریز بجانب غربی و درشمالی بحیره ٔ چیچست افتاده است ، باغستان بسیار داردو میوه هاش بسیار و نیکو بود، هواش از تبریز گرمتر است و بجهت قرب بحیره ٔ چیچست به عفونت مائل و آ...
-
گودرز
لغتنامه دهخدا
گودرز. [ گُو دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کل تپه ٔ فیض اﷲبگی بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 30000 گزی شمال خاوری سقز و کنار رودخانه ٔ جغتو. کوهستانی و سردسیر و دارای 80 تن سکنه است .آب آن از رودخانه و چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و توتون...
-
شاهین دژ
لغتنامه دهخدا
شاهین دژ. [ دِ ] (اِخ ) (بخش ) نام یکی از بخشهای شهرستان مراغه . آب آن از چشمه سار ورودخانه های زرینه رود (جغتو) و رود ساروق نیز در این بخش جریان دارد. محصول آن غلات . شغل اهالی گله داری وصنایع دستی است . از 81 آبادی تشکیل و جمع سکنه ٔ آن به اضافه ٔ ...
-
قاشق
لغتنامه دهخدا
قاشق . [ ش ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کل تپه ، فیض اﷲبیگی شهرستان سقز. در40000گزی شمال خاور سقز، کنار رودخانه ٔ ساروق واقع و موقع جغرافیائی آن کوهستانی و سردسیر است . 120 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات وشغل اهالی زراعت و گله د...