کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جعل هویت کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جعل ابداعی
لغتنامه دهخدا
جعل ابداعی . [ ج َ ل ِ اِ ] (ترکیب وصفی ) رجوع به جعل و جعل بسیط شود.
-
جعل اختراعی
لغتنامه دهخدا
جعل اختراعی . [ ج َ ل ِ اِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ) رجوع به جعل بسیط شود.
-
جعل بسیط
لغتنامه دهخدا
جعل بسیط. [ ج َ ل ِ ب َ ] (ترکیب وصفی )جعل بر دو قسم است یکی جعل بسیط که جعل الشی ٔ است که مفاد هم بسیطه است که جعل ابداعی هم گویند و به عبارت دیگر مفاد جعل بسیط جعل الشی ٔ است و جعل الانسان است نه جعل الانسان ضاحک است و مفاد جعل مرکب جعل الانسان ضاح...
-
جعل سند
لغتنامه دهخدا
جعل سند. [ ج َ ل ِ س َ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سندی دروغین و ساختگی را به جای سندی حقیقی و اصلی قرار دادن . || دست بردن و تقلب بکار بردن در سند رسمی و اصلی . رجوع به جعل (اصطلاح حقوق ) شود.
-
جعل کاغذی
لغتنامه دهخدا
جعل کاغذی . [ ج ُ ع َ ل ِ غ َ ] (اِخ ) حسین بن علی بن ابراهیم مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به جعل (288- 369 هَ . ق .) فقیه و از پیشوایان بلندپایه ٔ معتزله است که آوازه اش در همه ٔ جهان بویژه در خراسان پیچیده . زادگاه او بصره و محل درگذشتش بغداد بود. ابوحی...
-
جعل مادی
لغتنامه دهخدا
جعل مادی . [ ج َ ل ِ مادْ دی ] (ترکیب وصفی ) مقابل جعل معنوی . رجوع به جعل (اصطلاح حقوق ) شود.
-
جعل مرکب
لغتنامه دهخدا
جعل مرکب . [ ج َ ل ِ م ُ رَک ْ ک َ ] (ترکیب وصفی ) مقابل جعل بسیط. رجوع به جعل بسیط شود.
-
جعل معنوی
لغتنامه دهخدا
جعل معنوی . [ ج َ ل ِ م َ ن َ ] (ترکیب وصفی ) مقابل جعل مادی است و آن عبارت از این است که مأمورین تنظیم اوراق بر خلاف واقع امری را تحریرو یا در دفاتر دولتی قید کنند. رجوع به ماده ٔ 102 قانون مجازات عمومی شود. (فرهنگ حقوقی تألیف جعفر لنگرودی ص 81). ...
-
جعل پیشه
لغتنامه دهخدا
جعل پیشه . [ ج ُ ع َ ش َ ] (ص مرکب ) دارای خوی و سرشت جعل . پست و فرومایه . تنگ نظر و کوتاه همت : خود عذرشان نهم که جعل پیشه اند پاک زان طالبان مشک و نسیم سمن نیند.خاقانی .
-
حسین جعل
لغتنامه دهخدا
حسین جعل . [ ح ُ س َ ن ِ ج ُ ع َ ] (اِخ ) ابن علی بن ابراهیم معروف به جعل الکاغذی متکلم بود. تولد و وفات او را ابن ندیم (308-399 هَ . ق .) آورده و در الوافی (289-369 هَ . ق .) و در هدیة العارفین (303-399 هَ . ق .) و در بصره و بغداد یاد شده است . او ر...