کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جعفرآباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) (یا سلطان آباد) دهی است از دهستان دودانگه ٔ بخش هوراند شهرستان اهر در 10500گزی شمال هوراند و 28500گزی راه شوسه ٔ اهر به کلیبر. کوهستانی و معتدل است و سکنه ٔ آن 148 تن شیعی مذهب و ترکی زبانند. آب آن از چشمه و محصول آن غلات...
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان در 38هزارگزی جنوب باختری فلاورجان و سه هزارگزی شمال راه بیستگان به گردنه سرخ . ساحل زاینده رود و معتدل است و سکنه ٔ آن 50 تن شیعی مذهب و فارسی زبانند. آب آن از زای...
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ خاوری شهرستان رفسنجان و 7هزارگزی شمال راه شوسه ٔ رفسنجان به کرمان جلگه و سردسیر است و سکنه ٔ آن 440 تن شیعی مذهب و فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پسته و لبنیات است . راه فرعی د...
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رودخانه بخش میناب شهرستان بندرعباس در 100هزارگزی شمال میناب و 2هزارگزی خاور راه مالرو وکلاشکرد به میناب . سکنه ٔ آن 40 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ریگان بخش فهرج شهرستان بم در 35هزارگزی جنوب خاوری فهرج و 25هزارگزی شمال راه فرعی بم به خاش . سکنه ٔ آن 43 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سگوندبخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد در 15هزارگزی جنوب باختری زاغه و 9هزارگزی راه شوسه ٔ خرم آباد به بروجرد. سکنه ٔ آن 50 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان صفار بخش مرکزی شهرستان آباده در 32هزارگزی شمال باختر آباده کنار راه شوسه ٔ اصفهان به شیراز. سکنه ٔ آن 15تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ای__ران ج 7).
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور در پانزده هزارگزی خاور فدیشه . جلگه و معتدل است و سکنه ٔ آن 46 تن شیعی مذهب و فارسی زبانند.آب آن از قنات و محصول آن غلات است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی...
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان فسارود بخش داراب شهرستان فسا در 30هزارگزی باختر داراب سکنه ٔ آن 25 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان در 73هزارگزی شمال باختر راور و 27هزارگزی شمال راه فرعی راور به کرمان . سکنه ٔ آن دو خانوار است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان سیرجان در 40هزارگزی جنوب خاوری مشیز سر راه مالرو قلعه عسکر به مشیز سکنه ٔ آن پانزده تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش حومه ٔ شهرستان نائین در پانزده هزارگزی شمال باختر نائین و پنج هزارگزی راه مالرو سپرو به نائین . کوهستانی و معتدل است و سکنه ٔ آن 20 تن شیعی مذهب و فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آن غلات است . راه ...
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) دهکده ای است از بخش حومه ٔ شهرستان ساوه در 24هزارگزی خاور ساوه . سکنه ٔ آن 34 تن از ایل شاهسونند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان در 14هزارگزی شمال خاوری کوزران در کنار رودخانه ٔ زردآب . دشت و سردسیر است و سکنه ٔ آن 200 تن شیعی مذهب و کردی و فارسی زبانند. آب آن از سراب بوبور و محصول آن غلات و حبوبات دیم و کمی...
-
جعفرآباد
لغتنامه دهخدا
جعفرآباد. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد در 24هزارگزی شمال باختر فریمان .جلگه و معتدل است و سکنه ٔ آن 92 تن شیعی مذهب و فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آن چغندر و غلات است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیای...