کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جعادت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جعادت
لغتنامه دهخدا
جعادت . [ ج َ دَ ] (ع مص ) پیچان گردیدن مو. مجعد گردیدن مو. مرغول گردیدن مو. (منتهی الارب ) (المنجد). ضد سبط و سبوط و استرسال . رجوع به جعودت وجعد شود.
-
واژههای همآوا
-
جعادة
لغتنامه دهخدا
جعادة. [ ج َ دَ ] (ع مص ) جعادت . رجوع به همین ماده شود.
-
جستوجو در متن
-
جعد
لغتنامه دهخدا
جعد. [ ج ِ ] (ع مص ) جعادت . جعودت . مرغولی . پیچیده و درهم بودن موی . شکنج داشتن موی .مجعد بودن موی . رجوع به جعادت و جعد و جعودت شود.
-
جعادة
لغتنامه دهخدا
جعادة. [ ج َ دَ ] (ع مص ) جعادت . رجوع به همین ماده شود.
-
مرغولی
لغتنامه دهخدا
مرغولی . [ م َ ] (حامص ) حالت و چگونگی مرغول . مرغول بودن .جعد. جعادت . جعودت . مقابل فرخالی . دیلمی موئی . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به مرغول و مرغوله شود.