کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جزک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جزک
لغتنامه دهخدا
جزک . [ ] (اِ) جبار. (مهذب الاسماء). و آن حرارتی باشد که در سینه پدید آید از خشم یا گرسنگی .
-
جزک
لغتنامه دهخدا
جزک . [ ] (اِخ ) یا جزیک . از توابع طبس مسنا از محالات قاینات و قدیم النسق است . از آب قنات مشروب میشود. هوایش گرم است . قریب یک هزار و پانصد و پنجاه نفر جمعیت دارد. (از مرآت البلدان ج 4 ص 226).
-
جزک
لغتنامه دهخدا
جزک . [ ج َ زَ ] (اِ) نام علتی و مرضی است که مرغان و پرندگان را پیدا شود و آن آن است که از بیخ پر ایشان تا به استخوان سوراخ گردد. (برهان ) (آنندراج ). بیماریی مر پرندگان را که ازبیخ پرشان تا به استخوان سوراخ گردد. (ناظم الاطباء). نام مرض است که مرغان...