کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جزغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جزغ
لغتنامه دهخدا
جزغ . [ ج ِ ] (اِ) سوسک و چرغد. || ملخ . (ناظم الاطباء).
-
جزغ
لغتنامه دهخدا
جزغ . [ ج ِ زِ ] (اِ) دنبه ٔ برشته کرده که روغن آنرا گرفته باشند. (ناظم الاطباء). به معنی جزدر است که دنبه ٔ برشته کرده باشد که بروی آشهای آرد ریزند. جِزغال . جِزغاله . (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به جزد و جزدر و کلمات فوق شود.
-
جستوجو در متن
-
جزغال
لغتنامه دهخدا
جزغال . [ ج ِ ] (اِ) دنبه ٔ برشته کرده ٔ روغن گرفته . (ناظم الاطباء). به معنی جزغ است که دنبه ٔ برشته کرده ٔ روی آش باشد. (برهان ). دنبه ٔ بره است که آنرا برشته کرده باشند. (آنندراج ) (انجمن آرا). جزد. جزدر. جزغ . جزغاله . (از برهان ) (از ناظم الاطبا...
-
جز
لغتنامه دهخدا
جز. [ ج ِ ] (اِ) دنبه ٔ برشته شده باشد که بر روی آش آرد ریزند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (لغت محلی شوشتر) (فرهنگ نظام ) (آنندراج ). جَزدَر. جِزدَر. جِزِغ . (برهان ). جُزغاله و جِزغاله در لهجه ٔ خراسان . رجوع به این کلمات شود. || دردجای زخم یا سوخته . (...