کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جزالة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جزالة
لغتنامه دهخدا
جزالة. [ ج َ ل َ ] (ع مص ) بزرگ شدن . (از متن اللغة) (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (دهار). زفت شدن . (المصادرزوزنی ). || تمام شدن . (آنندراج ) (المصادرزوزنی ). || محکم شدن . (آنندراج ). محکم رأی شدن . (از منتهی الارب ). استوا...
-
واژههای مشابه
-
جزاله
لغتنامه دهخدا
جزاله . [ ج ِزْ زا ل َ / ل ِ ] (اِ) جزاله ٔنمک ؛ در تداول عوام ، عین نمک . تمام نمک . سخت شور.
-
واژههای همآوا
-
جزالت
لغتنامه دهخدا
جزالت . [ ج َ ل َ ] (ع اِمص ) جَزالة. محکمی و استواری و خوبی و بزرگی و تمام شدن . (از غیاث اللغات ). تمام شدن و زفت شدن باشد. (از حدائق السحر فی دقائق الشعر). جودت و روانی سخن یعنی خالی بودن آن از تعقید. || (اصطلاح بدیع) شاعران شعری را گویند که الفاظ...
-
جستوجو در متن
-
جزالت
لغتنامه دهخدا
جزالت . [ ج َ ل َ ] (ع اِمص ) جَزالة. محکمی و استواری و خوبی و بزرگی و تمام شدن . (از غیاث اللغات ). تمام شدن و زفت شدن باشد. (از حدائق السحر فی دقائق الشعر). جودت و روانی سخن یعنی خالی بودن آن از تعقید. || (اصطلاح بدیع) شاعران شعری را گویند که الفاظ...
-
استواری
لغتنامه دهخدا
استواری . [ اُ ت ُ ] (حامص ) محکمی . قرصی . حصانت . رزانت . اِحکام . متانت . (مجمل اللغة)(زمخشری ). استحکام . محکم کاری . دناج . رصافة. رصانت . طباخ . (منتهی الارب ) : و او را [ کابل را ] حصاریست محکم و معروف به استواری . (حدود العالم ). به استواری ج...