کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جزار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جزار
لغتنامه دهخدا
جزار. [ ] (اِخ ) رجوع به یحیی بن عبدالعظیم شود.
-
جزار
لغتنامه دهخدا
جزار. [ ج َ ] (ع مص ) میوه باز کردن از درخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بریدن درخت خرما. (شرح قاموس ). || (اِ) وقت میوه باز کردن از خرمابن و جز آن . (منتهی الارب ). هنگام چیدن خرما از درخت .(ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
-
جزار
لغتنامه دهخدا
جزار. [ ج َزْ زا ] (اِخ ) احمدپاشا. رجوع به همین نام و قاموس الاعلام ترکی شود.
-
جزار
لغتنامه دهخدا
جزار. [ ج َزْ زا ] (اِخ ) یحیی بن جزار. وی از روات بود و از حضرت علی (ع ) روایت کرد. (از لباب الانساب ). و رجوع به یحیی بن جزار شود.
-
جزار
لغتنامه دهخدا
جزار. [ ج َزْ زا ] (ع ص ، اِ) شترکُش . (ناظم الاطباء) (دهار) (از منتهی الارب ) (کنزاللغة). اشترکش . ج ، جَزّارون . (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). نحرکننده ٔ شتر. (از متن اللغة) (تاج العروس ). نسبت است به جزارة که نحر شتر باشد. (لباب الانساب ). ذبح کننده...
-
جزار
لغتنامه دهخدا
جزار. [ ج ِ ] (ع اِ) وقت میوه باز کردن از خرمابن و جز آن . (منتهی الارب ). هنگام چیدن خرما از درخت . (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).وقت خرما بریدن . || وقت پشم گوسفند بریدن . (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). || (مص ) بریدن درخت خرما. (شرح...
-
جزار
لغتنامه دهخدا
جزار. [ ج ُ ] (ع اِ) آنچه جَزّار را دهند از اشتر کشته . (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ).
-
واژههای مشابه
-
علی جزار
لغتنامه دهخدا
علی جزار. [ ع َ ی ِ ج َزْ زا ] (اِخ ) ابن محمد جزار،ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . او راست : 1- تحصین المنازل من هول الزلازل ، که آن را به مناسبت وقوع زلزله در سال 984 هَ . ق . در مصر تألیف کرد. 2- تحقیق الفرج و الامان و الفرح لاهل الایمان ...
-
ابن جزار
لغتنامه دهخدا
ابن جزار. [ اِ ن ُ ج َزْزا ] (اِخ ) ابوجعفر احمدبن ابراهیم بن علی بن ابی خالدقیروانی . از اطبای بزرگ مغرب در قرن چهارم هجری . پدر و عمش نیز طبیب بوده اند. او از شاگردان اسحاق بن سلیمان اسرائیلی است و بیش از هشتاد سال بقناعت و گوشه گیری بزیسته است و ب...
-
جستوجو در متن
-
نورالدین
لغتنامه دهخدا
نورالدین . [ رُدْ دی ](اِخ ) علی بن محمد جزار، مکنی به ابوالحسن و ملقب به نورالدین و معروف به جزار. رجوع به علی جزار شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد جزار، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به نورالدین . رجوع به علی جزار شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم مکنی به ابن جزار. رجوع به ابن جزار و رجوع به احمدبن ابراهیم افریقی شود.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) کنیت ابن جزار احمدبن ابراهیم . رجوع به ابن جزار... شود.