کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جریری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جریری
لغتنامه دهخدا
جریری . [ ج َ ] (اِخ ) ابوالفرج معافی بن زکریا نهروانی (منسوب به مذهب محمدبن جریر طبری ) معروف به ابن طرار. از ائمه ٔ مشهور بود و از بغوی و ابن صاعد روایت کرد. (از لباب الانساب ). مؤلف نسبت وی را چنین یادداشت کرده است : معافابن زکریابن یحیی بن حمادب...
-
جریری
لغتنامه دهخدا
جریری . [ ج َ ] (اِخ ) ابومحمدبن احمدبن محمدبن حسین . از مشایخ بود. وفاتش در سنه ٔ 311 هَ . ق . روی داد. از سخنان اوست : هرکه گوش به خدمت نفس دارد اندر حکم شهوت اسیر شود و محبوس زندان هوا گردد، حق تعالی فائده ها بر دل او حرام کند و از سخن حق تعالی ذو...
-
جریری
لغتنامه دهخدا
جریری . [ ج َ ] (اِخ ) از روات بود و از ابن عباس روایت دارد. (از عیون الاخبار ج 1 ص 297).
-
جریری
لغتنامه دهخدا
جریری . [ ج َ ] (اِخ ) از روات بود واز عبداﷲبن شقیق روایت دارد. (از المصاحف ص 165).
-
جریری
لغتنامه دهخدا
جریری . [ ج َ ] (اِخ ) جریربن عبدالوهاب بن جریربن محمدبن علی بن جریر مکنی به ابوالفضل ضبی . راوی بود و از ابوعبداﷲ محمدبن ابراهیم یزدی و جز او روایت کرد و بسال 469 هَ . ق . درگذشت . (از لباب الانساب ).
-
جریری
لغتنامه دهخدا
جریری . [ ج َ ] (اِخ ) حسن بن ادریس شوشتری (منسوب به جریربن عبداﷲ بجلی ). از روات بود و از طالوت بن عباد روایت کرد. (از لباب الانساب ).
-
جریری
لغتنامه دهخدا
جریری . [ ج َ ] (اِخ ) یحیی بن اسماعیل (منسوب به جریر بجلی ). راوی بودو از عمارةبن قعقاع روایت کرد. (از لباب الانساب ).
-
جریری
لغتنامه دهخدا
جریری . [ ج َ ] (ص نسبی ) منسوب به جریربن عبداﷲ بجلی و نیز نسبت پیروان مذهب محمدبن جریر طبری است . (از لباب الانساب ).
-
جریری
لغتنامه دهخدا
جریری . [ ج ُ رَ ری ] (اِخ ) سعیدبن ایاس بصری مکنی به ابومسعود. راوی بود و از ابونضرة و یزیدبن شخیر روایت کرد و شعبه و ثوری از او روایت کردند و بسال 144 هَ . ق . درگذشت . (از لباب الانساب ). و رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 296 شود.
-
جریری
لغتنامه دهخدا
جریری . [ ج ُ رَ ری ] (ص نسبی ) نسبت است به جریربن عباد برادر حرث بن عبادبن ضبیعةبن قیس بن ثعلبةبن عکابةبن صعب بن علی بن بکربن وائل . (از لباب الانساب ).
-
واژههای مشابه
-
جریری المحدث
لغتنامه دهخدا
جریری المحدث . [ ج َ ری یُل ْ م ُ ح َدْ دِ ] (اِخ ) مکنی به ابواحمد. روز هفتم محرم سال 325 هَ . ق . درگذشت . رجوع به الاوراق ص 87 شود.
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن الحسین . رجوع به ابومحمد جریری ... و احمدبن محمدبن حسین جریری شود.
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن حسین جریری . رجوع به ابومحمد جریری ... شود.