کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرح و تعدیل شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرح و تعدیل شدن
لغتنامه دهخدا
جرح و تعدیل شدن . [ ج َ ح ُ ت َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مورد جرح یا تعدیل قرار گرفتن گواه یا راوی . || متناسب و جور شدن چیزها. این معنی مجازی است .
-
جستوجو در متن
-
تعدیل
لغتنامه دهخدا
تعدیل . [ ت َ ] (ع مص ) راست کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). راست کردن . یقال :عدل الحکم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). راست و درست کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). راست کردن چیز یا حکمی . (از اقرب ا...
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) رقّی .منسوب به رقّه . (شیخ ...) منجم . در نامه ٔ دانشوران شرح حال این منجم بدین گونه آمده است : منجمی بیعدیل و فاضلی بی نظیر بوده در احکام نجوم و حوادث یدی طولی و در علم زیج و هیأت ربطی کامل داشته . جمال الدین بن ...
-
تعدیل کردن
لغتنامه دهخدا
تعدیل کردن . [ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) برابر کردن و از روی عدالت چیزی را تقسیم کردن . (ناظم الاطباء). || در فارسی امروزین کاستن از شدت و حدت چیزی یا عملی : فلان کس نظر خود را تعدیل کرد. رفتار خود را تعدیل کرد.
-
تعدیل اول
لغتنامه دهخدا
تعدیل اول . [ ت َ ل ِ اَوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آن را اختلاف اول هم نامند چه نخستین تفاوتی است که یافت شود و آن تعدیل مفرد نیز خوانده شود بسبب انفرادش از غیر آن برخلاف تعدیل دوم که با اول درآمیخته است . و این اصطلاح در نزد اهل هیأت است ولی ا...
-
اختلاف اول
لغتنامه دهخدا
اختلاف اول . [ اِ ت ِ ف ِ اَوْ وَ ] (ترکیب اضافی یا وصفی ، اِ مرکب ) نزد علماء علم هیئت عبارت از تعدیل اول است و آنرا تعدیل مفرد نیز نامند. و شرح آن در ضمن معنی لفظ تعدیل بیاید. (کشاف اصطلاحات الفنون ).
-
تعدیل النهار
لغتنامه دهخدا
تعدیل النهار. [ ت َ لُن ْ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نیمه ٔ فضل النهار بود.رجوع به فضل النهار و التفهیم بیرونی چ همایی شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن صالح عجلی کوفی نزیل طرابلس مغرب . صاحب تاریخ و جرح و تعدیل . وفات او به سال 261 هَ . ق . است .
-
تعدیل ارکان
لغتنامه دهخدا
تعدیل ارکان . [ ت َ ل ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به اصطلاح فقه به آهستگی ، راست و درست ادا کردن رکوع و سجود و غیره . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
-
زاویه ٔ تعدیل
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ تعدیل . [ ی َ / ی ِ ی ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آن زاویه بود که از تقاطع آن دو خط آید که از مرکز فلک اوج و از مرکز عالم سوی آفتاب آیند. (التفهیم ص 118).
-
اختلاف ثالث
لغتنامه دهخدا
اختلاف ثالث . [ اِ ت ِ ف ِ ل ِ ] (ترکیب اضافی یا وصفی ، اِ مرکب ) نزد علماء هیئت عبارت است از تعدیل ثالث و شرح آن در ضمن معنی لفظ تعدیل بیاید. (کشاف اصطلاحات الفنون ).
-
ابن عدی
لغتنامه دهخدا
ابن عدی . [ اِ ن ُ ع َ دی ی ] (اِخ ) ابواحمد عبداﷲبن عدی (242-323 هَ .ق .). محدث ایرانی از مردم جرجان . عراق و مصر و شام و حجاز را در طلب حدیث سیاحت کرده . و در استراباد درگذشته است . او راست : کتاب کامل در جرح و تعدیل .
-
اختلاف ثانی
لغتنامه دهخدا
اختلاف ثانی . [ اِ ت ِ ف ِ ] (ترکیب اضافی یا وصفی ، اِ مرکب ) نزد علماء علم هیئت عبارت است از تعدیل ثانی . و باختلاف بعد ابعد و اقرب نیز آنرا مینامند.و باختلاف بعد اقرب و باختلاف مطلق هم آنرا تعبیر کنند، چنانچه در زیجات بدان اشارت رفته است . و شرح آن...
-
ذرابت
لغتنامه دهخدا
ذرابت . [ ذَ ب َ ] (ع مص ) ذَرابة. ذَرَب . ذُروبت . تیز شدن . || تباه شدن معده و هضم نشدن طعام در آن . || اصلاح گرفتن معده . (از اضداد است ). || ذرابت جرح ؛ درمان نپذیرفتن خستگی .