کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرثئه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرثئه
لغتنامه دهخدا
جرثئه . [ ج َ ث ِ ءَ ] (ع اِ) نای گلو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). حنجره . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
تجرثی
لغتنامه دهخدا
تجرثی . [ ت َ ج َ ] (ع مص ) برآمدن جِرثَئَة (نای . گلو) و یا آماس کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): تجرثی تجرثیاً؛ نتأت جرثئته . (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
-
نای
لغتنامه دهخدا
نای . (اِ) نیی باشد که مطربان نوازند و به عربی مزمار خوانند. (برهان قاطع). چوبی میان تهی که آن را می نوازند. (آنندراج ). نی که آن را نوازند. (غیاث اللغات ). نی نوازندگی . (فرهنگ نظام ). نی باشد که می نوازند. (انجمن آرا). نی باشد که مطربان نوازند. (نا...