کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرانیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرانیدن
لغتنامه دهخدا
جرانیدن . [ ج ِ دَ ](مص ) جراندن . جر دادن . (یادداشت مؤلف ). || دندان غرچه ، دندان کروچه کردن : [ خداوند علت کرم را ] نبض ضعیف گردد و اطراف و اندامها از بیرون سرد شود و اندامها در یکدیگر می خاید [ شاید: می ساید ] و می جراند و لعاب از دهان میرود. (ا...
-
جستوجو در متن
-
جراندن
لغتنامه دهخدا
جراندن . [ ج ِ دَ ] (مص ) در تداول عامه ، جرانیدن . جر دادن . درانیدن به درازا. (یادداشت مؤلف ). پاره کردن . دریدن .
-
جردادن
لغتنامه دهخدا
جردادن . [ ج ِ دَ ] (مص مرکب ) دریدن با ایجاد آوازی یا بی آواز چنانکه کاغذ و پارچه . جراندن . جرانیدن . دریدن ، دریدنی که آواز دهد. (یادداشت مؤلف ). || بدرازا پاره کردن . (یادداشت مؤلف ).