کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جراسیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جراسیا
لغتنامه دهخدا
جراسیا. [ ج َ ] (معرب ، اِ) مصحف و معرب کلمه ٔ یونانی خراسیا وجمع کلمه ٔ یونانی خراسیون که به لاتینی سراسیا تلفظ میشود و به معنی گیلاس است . جراسیا؛ هی القراصیا البعلبکی عند اهل صقلیة. (از دزی ). || آلوبالو. (الفاظ الادویه ) (ناظم الاطباء). قراسیا، ق...
-
واژههای همآوا
-
جراصیا
لغتنامه دهخدا
جراصیا. [ ] (معرب ، اِ) به عربی فراصیا. (فهرست مخزن الادویه ). بظاهر مصحف جراسیاست . رجوع به جراسیا شود.
-
جستوجو در متن
-
چراسیا
لغتنامه دهخدا
چراسیا. [ چ َ ] (اِ) جراسیا. (ناظم الاطباء). قراسیا. گیلاس .آلبالو . رجوع به جراسیا شود. || وشنه و شاهدانه . (ناظم الاطباء).
-
جراشیا
لغتنامه دهخدا
جراشیا. [ ج َ ] (معرب ، اِ)آلبالو. قراصیا. حب الملوک . (یادداشت مؤلف ). همان جراسیا است . رجوع به جراسیا و قراسیا و قراصیا شود.
-
آلبالو
لغتنامه دهخدا
آلبالو. (اِ) آلبالی . آلوبالو. قسمی گیلاس که میوه ٔ آن سرخ و ترش است . قراصیا . جراسیا. قاراسیا. آلوی ابوعلی . نمتک .
-
جراصیا
لغتنامه دهخدا
جراصیا. [ ] (معرب ، اِ) به عربی فراصیا. (فهرست مخزن الادویه ). بظاهر مصحف جراسیاست . رجوع به جراسیا شود.
-
قراصیا
لغتنامه دهخدا
قراصیا. [ ق َ ] (معرب ، اِ) قراسیا. (ناظم الاطباء).بمعنی قارآسیا باشد که آلوبالو است و آن را آلی بالی و آلوی ابوعلی نیز گویند و آن سه قسم باشد شیرین و ترش و عفص . شیرین آن شکم براند و ترش آن تشنگی را فرونشاند و عفص آن شکم ببندد و معرب آن جراسیا است و...