کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جذامة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جذامة
لغتنامه دهخدا
جذامة. [ ج ُ م َ ] (ع اِ) باقیمانده از کشت دروده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). باقیمانده ٔ از کشت دروکرده شده . (ناظم الاطباء). باقیمانده از کشت دروده . (آنندراج ). من الزرع ؛ مابقی بعدالحصد. || بن هر چیز. جَذامَه . اصل الشی ٔ و قدیفتح . (اقرب ...
-
جذامة
لغتنامه دهخدا
جذامة. [ ج ُ م َ] (اِخ ) بنت حارث بن عبدالعزی . خواهر رضاعی رسول اکرم (ص ) است . و این کلمه بصورتهای جدامه ، حذافة و شیماء نیز ضبط شده است . (از حاشیه ٔ امتاع الاسماع ص 6).
-
واژههای همآوا
-
جذعمة
لغتنامه دهخدا
جذعمة. [ ج َ ع َ م َ ] (ع ص ،اِ) خرد و کودک . (منتهی الارب ). صغیر. (قطر المحیط).خرد و کودک و طفل صغیر. (ناظم الاطباء). اصل آن جذعه و میم آن زائد است . (از قطر المحیط) (اقرب الموارد)(ناظم الاطباء). اصل آن جذعه و میم زائده و هاء برای مبالغه است . (منت...
-
جستوجو در متن
-
شوی غله
لغتنامه دهخدا
شوی غله . [ غ َل ْ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) الجذامة. (یادداشت مؤلف ). باقیمانده از کشت دروده . (منتهی الارب ذیل جذامة). رجوع به جذامة شود.
-
دروده
لغتنامه دهخدا
دروده . [ دُ دَ / دِ ] (ن مف ) دروده شده . حصادکرده . محصود. حصید. حصیدة. صریم . (دهار) : کشتی از بس زار کشته ، کشتزاری گشته لعل سر دروده وز تن آواز امان انگیخته . خاقانی (دیوان ص 397).منم جو کشته و گندم دروده ترا جو داده و گندم نموده . نظامی .زاهد ق...
-
جرامة
لغتنامه دهخدا
جرامة. [ ج ُ م َ ] (ع اِ) کفه ٔ گندم و جوو امثال آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).خوشه هایی از گندم و جو که در وقت کوبیدن کوبیده نشده و دوباره آن را کوبند. (از اقرب الموارد). کناره های خرمن گندم و جو است که دوباره کوبیده و پاک کرده میشود...