کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جذاذة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جذاذة
لغتنامه دهخدا
جذاذة. [ ج َ ذَ ] (ع اِ) افزونی چیزی بر چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). یقال : جذاذَه و جذاذته علیه کذا؛اَی زیادته . (اقرب الموارد). رجوع به جذاذات شود.
-
جذاذة
لغتنامه دهخدا
جذاذة. [ ج ُ ذَ ] (ع اِ) یکی جُذاذ، یعنی سنگریزه های زر. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سنگریزه های زر. (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
جزازة
لغتنامه دهخدا
جزازة. [ ج ُ زَ ] (ع اِ) هر چیز بریده و فریزشده . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از آنندراج ). آنچه از ادیم و جز آن بیفتد چون بریده شود. (از اقرب الموارد). آنچه بریده شده از پشم و بکار نرفته است . جُزاز. جِزّة. (از متن اللغة). ریزه های ادیم و چرم و ک...
-
جستوجو در متن
-
جذاذ
لغتنامه دهخدا
جذاذ. [ ج َ ] (ع اِ) افزونی چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). یقال : جذاذه و جذاذته علیه کذا؛ اَی زیادته . (از اقرب الموارد). جَذاذَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || پاره . (دهار).
-
جذاذات
لغتنامه دهخدا
جذاذات . [ ج ُ ] (ع اِ) سنگریزه های زر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ریزه های زر. قراضات . (اقرب الموارد).- جذاذات الفضة ؛ پاره های نقره . (از اقرب الموارد).جَذاذَة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
جذاذ
لغتنامه دهخدا
جذاذ. [ ج ُ ] (ع اِ) سنگریزه های زر. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جُذاذَة یکی آن . (منتهی الارب ). || (ص ) پاره پاره . (ترجمان القرآن عادل ) : فجعلهم جذاذاً الا کبیراً لهم لعلهم الیه یرجعون . (قرآن 21 / 58).
-
ظافر
لغتنامه دهخدا
ظافر. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن القاسم بن منصوربن عبداﷲبن خلف بن عبدالغنی الجذامی ، مکنی به ابی منصور و معروف به حداد. موطن وی اسکندریه . او شاعری ادیب و نیکوسخن بود. و وی راست دیوانی مشتمل بر مدح گروهی از مصریان . وفات به محرم سال 529 هَ . ق . به مصر. جماع...