کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جذاذات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جذاذات
لغتنامه دهخدا
جذاذات . [ ج ُ ] (ع اِ) سنگریزه های زر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ریزه های زر. قراضات . (اقرب الموارد).- جذاذات الفضة ؛ پاره های نقره . (از اقرب الموارد).جَذاذَة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
جذاذة
لغتنامه دهخدا
جذاذة. [ ج َ ذَ ] (ع اِ) افزونی چیزی بر چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). یقال : جذاذَه و جذاذته علیه کذا؛اَی زیادته . (اقرب الموارد). رجوع به جذاذات شود.