کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جدیدة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جدیدة
لغتنامه دهخدا
جدیدة. [ ج َ دی دَ ] (اِخ ) نام دو ده است بمصر که یکی از آنها در کوره [ ناحیه ] شرقی و دیگری در کوره [ ناحیه ] مرتاحیه واقع است . (از معجم البلدان ).
-
جدیدة
لغتنامه دهخدا
جدیدة. [ ج َ دی دَ ] (اِخ ) نام موضعی است به ارض غور یعنی به دره ٔ اورشلیم . (یادداشت مؤلف ).
-
جدیدة
لغتنامه دهخدا
جدیدة. [ ج َ دی دَ ] (ع ص ، اِ) تأنیث جدید. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).مقابل عتیقة. ضد کهنه . (از معجم البلدان ). رجوع به جدید شود. || دو قروش و 20 نصف فضة. (از النقود ص 141). || تکلتوی زین . (آنندراج ).- جدیدة السرج ؛ تکلتوی زین . و این لغت مول...
-
جدیدة
لغتنامه دهخدا
جدیدة. [ ج ُ دَ دَ ] (اِخ ) قلعه ای است استوار نزدیک حصن کیفا. (منتهی الارب ). اسم قلعه ای است در ناحیه ٔ [ کوره ] بین النهرین که بین نصیبین و موصل قرار گرفته و بیشتر جزء مستملکات صاحب موصل است و این قلعه ای قدیمی و بسیار استوار است و توابع آن متصل ب...
-
جدیدة
لغتنامه دهخدا
جدیدة. [ ج ُ دَ دَ ] (اِخ ) نام موضعی است به نجد و در آن مرغزاری است . (از منتهی الارب ).
-
جدیدة
لغتنامه دهخدا
جدیدة. [ ج ُ دَدَ ] (اِخ ) نام آبی است بسماوة. (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
جدادی
لغتنامه دهخدا
جدادی . [ ج ُ ی ی / ی ] (ص نسبی ) منسوب به جدیده که بطنی از خولان است . رجوع به لباب الانساب شود.
-
ابوالفرج
لغتنامه دهخدا
ابوالفرج . [اَ بُل ْ ف َ رَ ] (اِخ ) یحیی بن سعید طبیب . ابن بطلان او را در زمره ٔ اطباء پیرو طریقت جدیده شمرده است .
-
ارمان
لغتنامه دهخدا
ارمان . [ اِ ] (اِخ ) یکی از خاورشناسان که به اسلوب علمی در باب مصر و زندگانی مصریان تصنیفی کرده است و مساعی او و مَسپِروموجب تربیت جوانان شد که خدمات بزرگ بتاریخ مشرق قدیم موافق منابع جدیده کردند. (ایران باستان ص 61).
-
صراة
لغتنامه دهخدا
صراة. [ ص َ ] (اِخ ) یاقوت آرد: صراة دو نهر است به بغداد، صراة کبری و صراة صغری و من (یاقوت ) جز یکی را نشناسم و آن نهری است که از نهر عیسی از بلدی که آن را مُحول نامند گرفته میشود و بین آن بلد و بغداد یک فرسنگ است و ضیاع بادوریا را سیراب کند و از آن...
-
عدلیه
لغتنامه دهخدا
عدلیه . [ ع َ لی ی َ ] (اِ) نام پول است و آن بر دو قسم است : قدیم و جدید، و هر دو نام پول مصری است که از طلا و ارزش آن بر حسب زمان و مکان مختلف بوده است مثلاً عدلیه ٔ جدیده در سال 1256 هَ . ق . شانزده قروش بوده است . عدلیه را مردم عراق عادلی گفته اند...
-
قناة
لغتنامه دهخدا
قناة. [ ق َ ] (اِخ ) شهری است در جلعاد در قسمت منسی که نوبح آن را مفتوح ساخت و این همان قنوات جدیده است در حوران و در زمان رومی ها شهری معتبر و دارای اهمیت بوده و بعضی خرابه های عمده و خانه های قدیمه که قفل ها و پنجره های آنها از سنگ میباشد در آنجا د...
-
لندبرژ
لغتنامه دهخدا
لندبرژ. [ ل َ دِ ب ِ ] (اِخ ) کنت کارلو لندبرژ سوئدی . وی خویش را در یکی از مصنفاتش الشیخ عمر السویدی لقب داده . او راست : امثال اهل برالشام . طرف عربیة. قصة باسم الحداد و هارون الرشید. قصص عربیة جدیدة. فهرست المخطوطات العربیه ، المغرب المطرب . (معجم...
-
داعی کبیر
لغتنامه دهخدا
داعی کبیر. [ ی ِ ک َ ] (اِ مرکب ) در اصطلاح باطنیان ، خاصه صباحیه یعنی پیروان حسن صباح یا پیروان «دعوت جدیده » مرتبه ای از مراتب و درجات هفتگانه ٔ سیر است که : سوس و رفیق و لاصق و فدائی از آن جمله است و ظاهراً این اصطلاحات خاص این دسته است که با اصطل...