کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جدبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جدبة
لغتنامه دهخدا
جدبة. [ج َ ب َ ] (ع ص ) دچار خشکسالی : عرض جدبة؛ زمین خشک بی نبات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مؤنث جدب . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ، جدوب . (منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
جدبه کمرزده
لغتنامه دهخدا
جدبه کمرزده . [ ج َ ب ِ ک َ م َ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) در تداول عامه ، نفرین یا فحشی است .
-
جستوجو در متن
-
جدوب
لغتنامه دهخدا
جدوب . [ ج ُ ] (ع اِ) ج ِ جدبة. یعنی زمین خشک . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به جدبه شود.
-
ببه
لغتنامه دهخدا
ببه . [ ب َْب ب َ ] (اِخ ) لقب عبداﷲبن حارث بن عبدالمطلب قرشی که والی بصره بود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || جوهری در صحاح گفته است که ببه نام جاریه ای است و استشهاد به شعر زیرین کرده است : لانکحن ببة جاریة جدبة. و صاحب قاموس گوید که ...
-
جدب
لغتنامه دهخدا
جدب . [ ج َ ] (ع مص ) در عربی به معنی عیب کردن باشد. (برهان ). عیب کردن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): فی الحدیث جَدب عمرُ السمَر بعدَ العتمه ؛ اَی عابه . (از اقرب الموارد).فیالک مِن خدّ اسیل ،و منطق رخیم ، و من خلْق تعلّل َ جادبُه ....