کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جداول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جداول
لغتنامه دهخدا
جداول . [ ج َ وِ ] (ع اِ) ج ِ جدول به معنی خطوط و انهار. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (از قطر المحیط). انهار صغیر. (مرصع). رجوع به جدول شود. || رگهای کلان تر از سواقی . رگهای صغیرِ لیفی . (بحر الجواهر).- جداول الامعاء ؛ پرده ای است که عروق و شرائین و اع...
-
واژههای مشابه
-
جداول زیج بطلمیوس
لغتنامه دهخدا
جداول زیج بطلمیوس . [ ج َ وِ ل ِ ج ِ ب َ ل َ ] (اِخ ) نام کتابی از بطلیموس که معروف به القانون المسیر(؟) است و شرح ثاون اسکندرانی بر آن را مسلمین میشناخته اند. (از تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ، تألیف دکترصفا). و رجوع به الفهرست ابن الندیم و التفه...
-
جستوجو در متن
-
اردگان
لغتنامه دهخدا
اردگان . [ اَ دَ ] (اِ) اردجان (معرب ) و آن نوعی از جداول و اشکال و اسرار نجوم است . (برهان قاطع) (جهانگیری ).
-
اردجان
لغتنامه دهخدا
اردجان . [ اَ دَ ] (اِ) از جداول اهل نجوم است و در احکام مرقوم . (برهان قاطع). نوعی از اشکال و اسرار علم نجوم . (اداةالفضلا) (مؤید الفضلاء) (کشف اللغات ) (فرهنگ خطی میرزا) (آنندراج ).
-
خانه خانه دار
لغتنامه دهخدا
خانه خانه دار. [ ن َ / ن ِن َ / ن ِ ] (نف مرکب مرخم ) صاحب خانه خانه . دارای خانه های متعدد. بشکل جداول و دارای خانه های مربع شکل .
-
رسموس
لغتنامه دهخدا
رسموس . [ رَ ] (اِخ ) یسترن . خاورشناس دانمارکی . او بدستیاری هیبرگ ترجمه ٔ الحجاج لاصول العلوم الریاضیة را چاپ کرد و در درس جداول فلکی با محمدبن موسی خوارزمی همکاری کرد. رسموس به سال 1847م . دیده بر جهان گشود و به سال 1921 درگذشت . (از اعلام المنجد)...
-
سواقی
لغتنامه دهخدا
سواقی . [ س َ ] (ع اِ) ج ِ ساقیه ، به معنی جوی خرد. (غیاث اللغات ). رگهای خردتر از جداول . (یادداشت بخط مؤلف ) : و سواقی انهاراز ایثار و نثار ازهار پنداری صفایح هندی آبدار است . (جهانگشای جوینی ). و سواقی و انهار را مساحت نکند و نپیماید. (تاریخ قم ص...
-
جویدی
لغتنامه دهخدا
جویدی . (اِخ ) اگناتیوس . یکی از مشهورترین خاورشناسان ایتالیائی که بزبانهای حبشی ، سریانی و عربی کاملاً آشنایی داشت و سالها در دانشگاه مصر استاد بود و کنفرانس هایی بزبان عربی ایراد میکرد. تألیفات و رسایلی دارد، ازجمله : 1 - جداول کتاب الاغانی الکبیر...
-
خرد نوری
لغتنامه دهخدا
خرد نوری . [ ] (اِخ ) نامش میرزا علی مردان . در اصفهان به اکتساب کمالات متداوله پرداخته و بنا در قَدْح و مدح نهاده و عمر را به اهاجی رکیکه بسر رسانیده پس توبه کرد. در سال 1098 هَ . ق . در نخجوان درگذشت . این اشعار از اوست :دلم خلد برینست و خیال یار ر...
-
خوارزمی
لغتنامه دهخدا
خوارزمی . [ خوا / خا رَ ] (اِخ ) محمدبن موسی ، مکنی به ابوعبداﷲ. متوفی به سال 232 هَ . ق . ریاضی دان ، منجم ، جغرافیادان و مورخ ایرانی است . او یکی از بزرگترین دانشمندان مسلمان و بزرگترین عالم زمان خود بود که در خوارزم زاده شد. از زندگی او چندان اطلا...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن طارق . از علمای احکام و نجوم بود. اوراست : کتاب مقالات در موالید خلفا و سلاطین . (طبقات الامم ). ابن ندیم گوید از افاضل منجمین بود و او راست : 1 - کتاب تقطیع کردجات الجیب . 2 - کتاب ما ارتفع من قوس نصف النهار. 3 - کتاب الزی...
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) مجریطی . مسلمةبن احمد مجریطی قرطبی اندلسی . وی در عصر الحاکم خلیفه ٔ اموی بقرطبه میزیست و بریاضی و نجوم بیش از طب می پرداخت و معهذا شاگردانی در طب داشت و گویند که وی از منجمین سلف در اسپانیا بعلم درگذشت و این امرمی...
-
تحفنیس
لغتنامه دهخدا
تحفنیس . [ ] (اِخ ) (سر دنیا) زوجه ٔ فرعون شهریار مصر که هدد خواهرش را تزویج نمود (کتاب اول پادشاهان 11: 18 - 20) و شوهرش از نسل طبقه ٔ 22 ملوک مصر بود. || شهری که در مصر تحتانی بر یکی از جداول رود نیل واقع بوده و تحفنیس (کتاب ارمیا 2:16) یا تحفنحیس ...