کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جدانک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جدانک
لغتنامه دهخدا
جدانک . [ ج ِ ن َ ] (اِ) به معنی جدارک است که بازی کوزه گردانک باشد و بفتح اول هم گفته اند. (برهان ) (آنندراج ). نام بازیی که کوزه گردان نیز نامندش . (شرفنامه ٔ منیری ). قسمی از بازی و لعب . (ناظم الاطباء).
-
جدانک
لغتنامه دهخدا
جدانک . [ ج ُ ن َ ] (اِ) جعل . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
کوزه گردان
لغتنامه دهخدا
کوزه گردان . [ زَ / زِ گ َ ] (اِ مرکب ) نام قسمی از بازی . کوزه گردانک . (ناظم الاطباء). جدارک . جدانک . (از برهان ). و رجوع به کوزه گردانک ، جدارک و جدانک شود.
-
کوزه گردانک
لغتنامه دهخدا
کوزه گردانک . [ زَ / زِ گ َ ن َ ](اِ مرکب ) نام بازی است . (از آنندراج ). نام قسمی ازبازی . کوزه گردان . (ناظم الاطباء). جدارک . جدانک . (ازبرهان ). و رجوع به کوزه گردان ، جدارک و جدانک شود.
-
جدار»
لغتنامه دهخدا
جدار». [ ج ُ رَ ] (اِ) بازی ای است که او را کوزه گردان هم میگویند. (برهان ) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). جِدانَک . (از برهان ).
-
ر
لغتنامه دهخدا
ر. (حرف ) حرف دوازدهم از الفبای فارسی و دهم از حروف هجای عرب (ابتث ) و بیستم از حروف ابجد و بحساب جُمَّل آن را به دویست دارند و از حروف مکسوره و زلاقه و مسروری و منفصله یا خواتیم و آنیه و مهمله (غیر منقوطه ) و نورانیه یا حروف حق و متشابهه یامتزاوجه و...