کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جداافتاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ضوز
لغتنامه دهخدا
ضوز. [ ض َ ] (ع اِ) ضوازة. پاره ٔ جداافتاده از مسواک . (منتهی الارب ).
-
ضوازة
لغتنامه دهخدا
ضوازة. [ ض ُ زَ ] (ع اِ) ضوز. پاره ٔ جداافتاده از مسواک . (منتهی الارب ).
-
قضفة
لغتنامه دهخدا
قضفة. [ ق ِ ض َ ف َ ] (ع اِ) پاره ٔ ریگ توده ازجای خود جداافتاده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
دوراوفتاده
لغتنامه دهخدا
دوراوفتاده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) دورافتاده .جدامانده . جداافتاده . (یادداشت مؤلف ) : گفتم ای دوراوفتاده از حبیب همچو بیماری که دور است از طبیب . مولوی .رجوع به دور افتادن شود.
-
ابوسهل
لغتنامه دهخدا
ابوسهل . [ اَ س َ ] (اِخ ) ابن نوبخت . منجّم خبیر حاذق . فارسی الاصل پدر او نوبخت نیز منجمی فاضل و در خدمت منصور بود و چون پیری ویرا دریافت خلیفه گفت کار خویش به پسر واگذار و او پسر را نزد خلیفه برد. ابن قفطی آورده است که ابوسهل گفت چون با پدر به پیش...
-
غریب
لغتنامه دهخدا
غریب . [ غ َ ] (ع ص ) هر چیزی نادر و نو.(منتهی الارب ) (آنندراج ). نادر. (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). عجیب و نادر. (فرهنگ نظام ). شگفت . عجیب و غیر مأنوس . (المنجد). بدیع. تازه . طرفه : غریب آهوئی آمدم در کمندکه از بند جست و مرا کرد بند. فردوسی (ا...