کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جبرائیل دی رمورانتان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جبرائیل دی رمورانتان
لغتنامه دهخدا
جبرائیل دی رمورانتان . [ ج ِ ؟ ] (اِخ ) ملقب به کبوشی . او راست :1 - تفنیدللقرآن . که در سال 1660 م . آنرا تألیف کرده است . 2 - کتاب فی التعلیم المسیحی . (از اسماء المؤلفین ).
-
واژههای مشابه
-
جبرائیل تورل
لغتنامه دهخدا
جبرائیل تورل . [ ](اِخ ) یکی از نویسندگان اسپانیا که تاریخ اکناد برشلونه را نوشته است . اکناد جمع کند که امروز آنرا کونت و عرب آنرا قمط تلفظ میکند و آنرا باقماط جمع بندند. و اقماط برشلونه یا برجلونه در کتب عرب فراوان آمده است . (از الحلل السندسیه و ح...
-
جبرائیل حداد
لغتنامه دهخدا
جبرائیل حداد. [ ج َ ل ِ ح َدْ دا ] (اِخ ) طرابلسی . وی مورخ است . ازآثار اوست : تاریخ الحرب السودانیة. که در سال 1891 م . در قاهره بچاپ رسیده است . (از اسماء المؤلفین ).
-
جبرائیل حوشب
لغتنامه دهخدا
جبرائیل حوشب . [ ج ِ ل ِ ح َ ش َ ] (اِخ ) مارونی . در حلب متولد شد و از آثار اوست : «الرموز و مفاتیح الکنوز فی الوعظ». (از اسماءالمؤلفین ).
-
جبرائیل دیزک
لغتنامه دهخدا
جبرائیل دیزک . [ ج ِ ؟ ] (اِخ ) او راست : شرح الصلاة الربیة و تفسیرآلاَّم المسیح . (از اسماء المؤلفین ).
-
جبرائیل شحاده
لغتنامه دهخدا
جبرائیل شحاده . [ ج ِ ش َدَ ] (اِخ ) ابن میخائیل بن جوجس . از مورخان است . از آثار وی «حوادث سوریة» است . (از اسماء المؤلفین ).
-
جبرائیل الدلال
لغتنامه دهخدا
جبرائیل الدلال . [ ج ِ لُدْ دَل ْ لا ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن نصراﷲ حلبی . نویسنده و شاعر و مورخ و لغت دان و روزنامه نویس است بسال 1151 هَ .ق . / 1836 م . در حلب متولد شد و جریدةالصدی را در پاریس و جریدةالسلام را در قسطنطنه تأسیس کرد. و بسال 1317 هَ .ق ...
-
جبرائیل الکحال
لغتنامه دهخدا
جبرائیل الکحال . [ ج ِ لُل ْ ک َح ْ حا ] (اِخ ) جعفربن محمدبن عمر مکنی به ابومعشر و ملقب ببلخی و مأمونی . وی کحال و از خاصان دربار مأمون خلیفه ٔ عباسی بود که در ماه هزار درهم حقوق میگرفت . مأمون دست او را سبک میشمرد و هر روز صبح اولین کسی که بحضور...
-
جبرائیل عورا
لغتنامه دهخدا
جبرائیل عورا. [ ج ِ ] (اِخ ) ابن حنابن میخائیل بن ابراهیم بن حنابن میخائیل عورا. از مورخان است . در سال 1219 هَ .ق . / 1804 م . در دمشق متولد شد و بعصر ابراهیم پاشا در خدمت دولت مصر در عکا بود و سپس در بیروت بخدمت دولت عثمانی درآمد. او راست :1 - رسال...
-
قلعه جبرائیل
لغتنامه دهخدا
قلعه جبرائیل . [ ق َ ع َ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 46هزارگزی شمال باختری سنقر و 2هزارگزی سلطانیه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 145 تن است . آب آن از چشمه و محصو...
-
مرگن جبرائیل
لغتنامه دهخدا
مرگن جبرائیل . [ م َ گ َ ن ِ ج ِ ] (اِخ ) یا مرگن پائین دهی است از دهستان قره قویون . بخش حومه ٔ شهرستان ماکو، واقع در 45 هزار و پانصدگزی جنوب شرقی ماکو و پانصدگزی شمال شرقی راه شوسه ٔ خوی به ماکو، آب آن از قنات و چشمه و راه آن شوسه است . (از فرهنگ ج...