کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جالیزکاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
امین آباد
لغتنامه دهخدا
امین آباد. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرم آباد شهرستان تنکابن با 215 تن سکنه . محصول آن برنج و جالیزکاری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
-
عیسوند
لغتنامه دهخدا
عیسوند. [ عیس ْ وَ ] (اِخ ) دهی مرکز دهستان عیسوند بخش برازجان شهرستان بوشهر با 752 تن سکنه . آب آن از چاه و قنات . محصول آن خرما، غلات ، تنباکو، جالیزکاری و کنجد است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
سنگرمال
لغتنامه دهخدا
سنگرمال . [ س َ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرم آباد شهرستان شهسوار. دارای 245 تن سکنه . آب آن از رودخانه و چشمه ٔ کیله . محصول آنجا برنج ، مرکبات و جالیزکاری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
-
امیرآباد
لغتنامه دهخدا
امیرآباد. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از شهرستان تنکابن با 300 تن سکنه . محصول آن برنج ، مرکبات ، چای و جالیزکاری و آب آن از رودخانه ٔ چشمه کیله است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
-
جهودبیجار
لغتنامه دهخدا
جهودبیجار. [ ج ُ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان فومن . جلگه و معتدل است . دارای 323 تن سکنه است . آب آن از چشمه و استخر تأمین می شود. محصول آن برنج و توتون سیگار و جالیزکاری . شغل اهالی زراعت و مکاری گری و زغال فروشی است . راه مالر...
-
تازه آباد
لغتنامه دهخدا
تازه آباد. [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان خرم آباد شهرستان تنکابن است که در 10هزارگزی جنوب خاوری تنکابن واقع است . دشت و جنگل معتدل و مرطوب مالاریائی است و 320 تن سکنه دارد، شیعه ، گیلکی و فارسی . آب آن از رودخانه ٔ چشمه کیله . محصول آن جالیزکاری . شغل ...
-
فسارود
لغتنامه دهخدا
فسارود. [ ف َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های نه گانه ٔ بخش داراب شهرستان فسا که آب مشروب آن از رودخانه ٔ عکس رستم ، چشمه و قنات و محصول عمده اش غله ، پنبه ، حبوبات و جالیزکاری است . دارای 31 آبادی و در حدود 3600 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایرا...
-
عباس آباد
لغتنامه دهخدا
عباس آباد. [ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان آباده . واقع در 5 هزارگزی جنوب خاور آباده و کنار شوسه ٔ اصفهان بشیراز.ناحیه ای است جلگه ای و معتدل و 150 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات و جالیزکاری ا...
-
گورانه
لغتنامه دهخدا
گورانه . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین واقع در 14 هزارگزی خاور قزوین . جلگه ومعتدل است . سکنه ٔ آن 89 تن است . آب آن از قنات و دربهار از رودخانه ٔ دیزج تأمین میشود. محصول آن غلات و جالیزکاری و شغل اهالی زراعت و راه ...
-
گیل محله
لغتنامه دهخدا
گیل محله . [ م َ ح َل ْ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرم آباد، شهرستان شهسوار. واقع در 9000 گزی جنوب شهسوار. واقع در دشت و هوای آن معتدل و مرطوب است . سکنه ٔ آن 200 تن است . آب آن از رودخانه ٔ چشمه کیله تأمین میگردد. محصول آن برنج ، مرکبات ، جالیز...
-
عبداﷲآباد
لغتنامه دهخدا
عبداﷲآباد. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان آباده . واقع در 1500گزی شمال باختر آباده و شوسه ٔ شیراز به اصفهان ناحیه ای است جلگه ای و معتدل . 200تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولاتش غلات ، انگور و جالیز...
-
عبدال آباد
لغتنامه دهخدا
عبدال آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین . واقع در 30هزارگزی باختر آبیک ونه هزارگزی راه عمومی و هوای آن معتدل است و 180 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات ، چغندرقند، پنبه و جالیزکاری است شغل ...
-
غیاثی
لغتنامه دهخدا
غیاثی . (اِخ ) دهی است از دهستان فسارود بخش داراب شهرستان فسا که در 24هزارگزی جنوب باختر داراب و 3هزارگزی شمال راه شوسه ٔ فسا به داراب قرار دارد. جلگه و گرمسیر است و 317 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، پنبه ، حبوبات و جالیزک...
-
اﷲآباد
لغتنامه دهخدا
اﷲآباد.[ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس در 4 هزارگزی جنوب باختری طبس و 4 هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی طبس به یزد. جلگه و گرمسیر است . سکنه ٔ آن 140تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات ، و محصول آن غلات ، پنبه ، جالیزکا...
-
پیژده
لغتنامه دهخدا
پیژده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی جزء بخش مرکزی شهرستان فومن . واقع در 3هزارگزی خاور فومن ، کنار راه فرعی فومن به شفت . جلگه ، معتدل ، مرطوب . دارای 192 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ شاخ رز. محصول آنجا برنج و توتون سیگار و چای و جالیزکاری . شغل اهالی زراعت...