کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جالباس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جالباس
لغتنامه دهخدا
جالباس . (اِخ ) قیصر. یکی از پادشاهان روم . اندرونیقوس در تاریخ خود آرد: پس از«نارون » جالباس هفت ماه پادشاه روم شد. (از عیون الانباء ج 1 ص 73). رجوع به گالبا در همین لغت نامه شود.
-
جستوجو در متن
-
جربندیة
لغتنامه دهخدا
جربندیة. [ ] (اِ) کیسه . جوال . توبره . جراب . انبان . || جامه دان . چمدان . رختدان . || جالباس . جارختی . رخت آویز. (از دزی ج 1 ص 181).
-
گالبا
لغتنامه دهخدا
گالبا. (اِخ ) قیصر روم متولد در تِراسین بسال 3 ق . م . وی جانشین نرون شد و هفت ماه (از 68 تا 69 م .) سلطنت کرد وی خشن و سرسخت بود و بدست سرباز پرتورین های (قراولان ) امپراتوری کشته شد. رجوع به جالباس شود.
-
لباس
لغتنامه دهخدا
لباس . [ ل ِ ] (ع اِ) هرچه درپوشند. پوشیدنی . پوشاک . پوشش . بالاپوش . جامه . کِسوَت . (منتهی الارب ). کَسوَة. بزّه . زی ّ. قِشر. قبول . مِلبَس . لبس . لبوس . مَلبِس . ملبوس . گندگال . جفاجف . شور. شورة. شوار. شیار. شارة. مشرة. طحریة. طحرة. جامه ٔ ست...