کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جاذری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جاذری
لغتنامه دهخدا
جاذری . [ ذَ ] (اِخ ) علی بن الحسن بن علی بن معاذ الصلحی ، مکنی به ابی الحسن و معروف به جاذری . او از محمدبن عثمان بن سمعان و از وی ابوغالب بن بشران روایت کند. (معجم البلدان ).
-
جاذری
لغتنامه دهخدا
جاذری . [ ذَ ] (ص نسبی ) نسبت است به جاذر، و نسبت است به سواد واسط یا فم الصلح که شش فرسنگ از آنجا فاصله دارد. (الانساب سمعانی ).
-
واژههای همآوا
-
جعذری
لغتنامه دهخدا
جعذری . [ ج َ ذَ ] (ع ص ) بسیارخوار. (منتهی الارب ). اکول . لتنبر. لتنبار. شکم خواره . شکم پرست . پرخور.
-
جعظری
لغتنامه دهخدا
جعظری . [ ج َ ظَ ] (ع ص ) مردم بسیارخوار. (مهذب الاسماء). جعذری . اکول . پرخوار. شکم خواره . لتنبر. لتنبان . لتنبار. || درشت خوی بسیارخوار. || درشت خوی متکبر. || کوتاه سطبر لاف زن . (منتهی الارب ). جعظارة.
-
جازری
لغتنامه دهخدا
جازری . [ زِ ] (اِخ ) محمدبن ادریس بن محمدبن الحسین بن محمدبن مسیح ، مکنی به ابوالقاسم . وی فقیه است و از پدر خود ادریس بن محمد جازری حدیث شنید و ابوالقاسم هبةاﷲبن عبدالوارث حافظ شیرازی از وی روایت کند. (الانساب سمعانی ).
-
جازری
لغتنامه دهخدا
جازری . [ زِ ] (اِخ ) محمدبن الحسین بن محمدبن الحسن بن علی بن بکران ، مکنی به ابوعلی و مشهور به جازری . وی کتاب الجلیس و الانیس را از قاضی ابوالفرج معافی روایت کرده و امیر ابونصر علی بن هبةاﷲبن ماکولا آن را از وی بر حافظ نقل کرده است . خطیب او را در ...
-
جازری
لغتنامه دهخدا
جازری . [ زِ ] (ص نسبی ) منسوب به جازره است که قریه ای است از اعمال نهروان در عراق . (الانساب سمعانی ).