کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جابی
لغتنامه دهخدا
جابی ٔ. [ ب ِءْ ] (ع اِ) ملخ . (منتهی الارب ).
-
جابی
لغتنامه دهخدا
جابی . (اِخ ) شیخ مصطفی جابی حموی . یکی از بزرگان علما است . وی در علم تعبیر خواب و علم حروف تبحر داشت ،و در جامع شیخ ابراهیم در حماه تدریس میکرد و مردی پاکدامن و پرهیزکار بود. مولد او بسال 1294 هَ .ق . است . (از تاریخ حماة ص 186). او راست : دیوان مص...
-
جابی
لغتنامه دهخدا
جابی . (اِخ ) نام یکی از سپاهسالاران است که در خدمت صاحب بن عباد بوده . رجوع شود به فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 141 و 166.
-
جابی
لغتنامه دهخدا
جابی . (ع ص ) نعت فاعلی از جِبایه . فراهم آورنده ٔ باج . (منتهی الارب ). || آنکه خراج گرد کند. (مهذب الاسماء) . فراهم آورنده ٔ زکات و صدقه . عامل . ساعی . || (اِ) ملخ . (منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
جابی زاده
لغتنامه دهخدا
جابی زاده . [ دَ / دِ ] (اِخ ) خلیل بن مصطفی بن عیسی فائض رومی مشهور به جابی زاده . وی منجم و شاعر است و بسال 1085هَ .ق . متولد و بسال 1134 هَ .ق . درگذشت ، او راست : حاشیه ای بر شرح النونیه ٔ خضربک و نیز او راست : رسالة تفسیریه . رسالةالدخان . شرح ا...
-
علی جابی زاده
لغتنامه دهخدا
علی جابی زاده . [ ع َ ی ِ دَ ] (اِخ ) ابن شاکر موستاری (علی فهمی بن ...)، مشهور به جابی زاده . ادیب بود. و در ابتدا در بلاد هرسک فتوی می داد سپس به قسطنطنیه مهاجرت کرد و در دارالفنون آنجا به سمت مدرس زبان و ادبیات عرب تعیین گردید. او راست : 1- حسن ال...
-
واژههای همآوا
-
جعبی
لغتنامه دهخدا
جعبی . [ ج َ بی ی ] (ع اِ) مورچه ٔ سرخ . ج ، جَعبیّات . (منتهی الارب ).
-
جعبی
لغتنامه دهخدا
جعبی . [ ج َ ع ِب ْ با ] (ع اِ) جعباء. رجوع به همین ماده شود.
-
جعبی
لغتنامه دهخدا
جعبی . [ ج ُ با ] (ع اِ) مورچه ٔ سرخ . ج ، جُعبَیات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
علی فهمی
لغتنامه دهخدا
علی فهمی . [ ع َ ف َ ] (اِخ ) ابن شاکر موستاری . مشهور به جابی زاده . رجوع به علی جابی زاده شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شاکر موستاری ، مشهور به جابی زاده . رجوع به علی جابی زاده شود.
-
علی موستاری
لغتنامه دهخدا
علی موستاری . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (علی فهمی بن ...) ابن شاکر موستاری . مشهور به جابی زاده . رجوع به علی جابی زاده شود.