کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جائحة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جائحة
لغتنامه دهخدا
جائحة. [ءِ ح َ ] (ع ص ) از جَوح . || (اِ) سختی که شتران را هلاک کند. || بلا. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
جایحة
لغتنامه دهخدا
جایحة. [ ی ِ ح َ ] (ع اِ) سرما که چیزها را رسد. (مهذب الاسماء). آفت . جائحة. رجوع به جائحه شود.
-
جوائح
لغتنامه دهخدا
جوائح . [ ج َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ جائحة. سختی ها که شتران را هلاک کنند. || بلاها. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به جائحة شود.
-
بلا
لغتنامه دهخدا
بلا. [ ب َ ] (از ع ، اِ) بلاء. آزمایش . (ناظم الاطباء). آزمایش . آزمون . امتحان . (فرهنگ فارسی معین ). بَلوی . بَلیّة. مِحنة : اندر بلای سخت پدید آیدفضل و بزرگواری و سالاری . رودکی .و رجوع به بلاء شود. || زحمت و سختی و اذیت بسیار و رنج . (ناظم الاطبا...