کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثیاذوق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثیاذوق
لغتنامه دهخدا
ثیاذوق . (اِخ ) طبیب معروف نصاری بمائه ٔ اول هجری در دولت بنی امیه . او پزشک حجاج بن یوسف ثقفی بود و حجاج باو اعتمادی تمام داشت و بدستور او عمل میکرد روایت کنند که روزی حجاج که عادت گل خواری داشت ازو پرسید دوای گل خوردن چیست گفت عزیمت مردی چون تو. حج...
-
جستوجو در متن
-
ثاذون
لغتنامه دهخدا
ثاذون . (اِخ ) الطبیب . او در صدر اسلام میزیست و طبیب حجاج بن یوسف ثقفی بود. کناش بزرگی بنام پسر خود تألیف کرده است . گویند روزی حجاج از او پرسید دواء گِل خوارگی چیست ؟ او گفت عزیمت مردی چون تو. و حجاج بترک آن عادت گفت و دیگر بار گل نخورد . ممکن است...
-
فرات
لغتنامه دهخدا
فرات . [ف ُ ] (اِخ ) ابن شحناثا الیهودی . طبیب عیسی بن موسی بود و در زمان منصور و خلیفه ٔ عباسی درگذشت . وی از شاگردان ثیاذوق یا ثاذون طبیب مخصوص حجاج بن یوسف بوده است . (از تاریخ علوم عقلی تألیف صفا حاشیه ٔ ص 38).