کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثَلَاثِينَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ثلاثین
لغتنامه دهخدا
ثلاثین . [ ث َ ] (ع عدد، ص ، اِ) سی .
-
جستوجو در متن
-
ابوبکربن عباس
لغتنامه دهخدا
ابوبکربن عباس . [ اَ بو ب َ رِ ن ِ ع َب ْ با ] (اِخ ) او راست : کتاب اجزاء ثلاثین قرآن . (ابن الندیم ).
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) ابن هشیم . در سنه ٔ ثلاث و ثلاثین و اربعمائه (433 هَ . ق .). والی بطیحه شد و با سپاه دیلم که در حدود آن مملکت بودند محاربه کرد و قرب صد نفر بقتل رسانید و در حکومت مستقل گردید و در سنه ٔ تسع و ثلاثین و اربعمائه بین الجانبین ج...
-
باغ سپید
لغتنامه دهخدا
باغ سپید. [ غ ِ س َ ] (اِخ ) باغی بوده است به هرات : و وقوع این واقعه ٔ هایله [ قتل بایسنقر سلطان ] در دارالسلطنه ٔ هرات ، در باغ سپید بود در شهور سنه ٔ سبع و ثلاثین و ثمانمایه (837 هَ . ق .) و عمر او سی و پنج سال بوده . (تذکره دولتشاه ، بنقل از سعدی...
-
ظهیرالدین
لغتنامه دهخدا
ظهیرالدین . [ ظَ رُدْ دی ] (اِخ ) (شیخ ...) عیسی بن شیخ معین الدین ابونصر احمدبن ابی الحسن الشافعی الجامی است که نسب وی به جریربن عبداﷲ البجلی میرسد. پدر وی یعنی معین الدین که در سال احدی و اربعین و اربعمائة (441 هَ . ق .) متولد شده و در سال ست و ثلا...
-
عک
لغتنامه دهخدا
عک . [ع َک ک ] (اِخ ) بانی و سازنده ٔ شهر عکه بوده است و ناصرخسرو نام او را در سفرنامه چنین یاد کرده است : من نفقه ای که داشتم در مسجد عکه نهادم و از شهر بیرون شدم ، از دروازه ٔ شرقی ، روز شنبه بیست وسوم شعبان سنه ٔ ثمان و ثلاثین و اربعمائة اول روز ز...
-
یزدجردیة
لغتنامه دهخدا
یزدجردیة. [ ی َ ج ِ دی ی َ ] (ص نسبی ) یزدگردی . تاریخ منسوب به یزدجرد : در سنه ٔ اثنتین و ثلاثین یزدجردیة. (تاریخ قم ص 243). سنه ٔ اثنتین و مائه هجریه موافقه با سنه ٔ تسعین یزدجردیه ... (تاریخ قم ص 244). چون سنه ٔ تسع و تسعون هجریه موافقه با سنه ٔ س...
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابوالقاسم عبدالغفاربن محمدبن عبدالکافی السعدی الشافعی . سیوطی در کتاب حسن المحاضره فی اخبار مصر و القاهره ج 1 ص 179 گوید: المحدث عن ابن عزون و النجیب وعدة و خرج التساعیات (؟) و المسلسلات و تمیز و اتقن و ولی مشیخة الصالح...
-
سامانی
لغتنامه دهخدا
سامانی . (اِخ ) نصربن احمدبن اسماعیل بن اسدبن سامان . بعد از پدر به پادشاهی نشست تمام غلامان را که قصد پدرش کرده بودند بقصاص بکشت و در عدل و داد کوشید و خیرات بسیار کرد. بعد از مدتی بتماشای هری رفت ... تا اینکه رودکی شعر معروف :بوی جوی مولیان آید همی...
-
ابویعقوب
لغتنامه دهخدا
ابویعقوب . [ اَ بو ی َ ] (اِخ ) یوسف همدانی . (خواجه ...) شیخ عالم ربانی ابویعقوب یوسف همدانی . او در اوائل حال به بغداد رفت و در مجلس شیخ ابواسحاق شیرازی بتحصیل علوم مشغول شد و در اندک زمان بر امثال و اقران فائق آمد و بدیگر ولایات شتافت و از علماء آ...
-
اصیلیه
لغتنامه دهخدا
اصیلیه . [ اَ لی ی َ ] (اِخ ) نام مدرسه ای بود در دهوک بخارج شهر یزد. جعفربن محمد جعفری مؤلف تاریخ یزد آرد: بانی این مدرسه اصیل الدین محمدبن مظفر عقیل بود، و بغایت مدرسه ای عالی است و درگاهی رفیع و قبه ای عالی و ساخت نیکو دارد و باغچه هایی در خلف مد...
-
ترکزاد
لغتنامه دهخدا
ترکزاد. [ ت ُ ] (ن مف مرکب ) زاده ٔ ترک . ترک زاده . فرزند ترک . ابن ترک . که زنی ترک او را زاده باشد : سخن بس کن از هرمز ترکزادکه اندر زمانه مباد آن نژاد. فردوسی .بدو گفت بهرام ای ترکزادبه خون ریختن تا نباشی تو شاد. فردوسی .و به سنه ٔ ثلاثین پسردیگر...
-
علی کامل
لغتنامه دهخدا
علی کامل . [ ع َ م ِ ] (اِخ ) ابن علی محمد (علی فهمی کامل ...). نویسنده و مورّخ و سیاستمدار بود. وی در سال 1287 هَ . ق . در قاهره متولد شد و در مدرسه ٔ زبانهای خارجی و دبیرستان نظام تحصیل کرد و وارد ارتش شد سپس از ارتش استعفا داد و با برادرش مصطفی کا...
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ جهنی . صحابی است . ابن سعد و جز او از طریق سعیدبن خالد جهنی روایت کنند که سعید گفت ضحاک بن قیس مرا پیش حارث بن عبداﷲ فرستاد و حارث گفت : پیغمبر (ص ) مرا بیمن فرستاد چون برفتم حبری پیش من آمد و گفت : «ان محمداً قدمات » ا...