کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثلی
لغتنامه دهخدا
ثلی . [ ث ُل ْ لا ] (ع اِ) عزّت رفته .
-
واژههای همآوا
-
سلی
لغتنامه دهخدا
سلی . [ س َ لا ] (ع اِ) پوستی که بر روی بچه درکشیده زاید و آنرا بفارسی یارک خوانند. ج ، اَسلاء. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (صراح اللغة). رجوع به تشریح میرزا علی ص 954 شود.
-
صلی
لغتنامه دهخدا
صلی . [ ] (ع اِ) در تجوید علامت خاصه است مواردی را که وقف جایز است لیکن وصل اولی است .
-
صلی
لغتنامه دهخدا
صلی . [ ص َ لا ] (ع اِ) هیزم و فروزینه ٔ آتش . وقود. || آتش . (اقرب الموارد).
-
صلی
لغتنامه دهخدا
صلی . [ ص َل ْی ْ ] (ع مص ) بریان کردن گوشت را یا در آتش افکندن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). || در آتش درآوردن کسی . (منتهی الارب ). در آتش درآوردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (تاج المصادر بیهقی ). || بد سگالیدن کسی را. (منتهی الارب ). بد سگ...
-
صلی
لغتنامه دهخدا
صلی . [ ص ُ ل َی ی ] (اِخ ) ناحیتی است قرب زبید به یمن . (معجم البلدان ).
-
صلی
لغتنامه دهخدا
صلی . [ ص ُ لی ی ] (ع مص ) کشیدن گرمی آتش را. || کشیدن سختی چیزی را. || گداخته شدن به آتش . || درآمدن در آتش . (از اقرب الموارد).
-
صلی
لغتنامه دهخدا
صلی . [ص َ لا / ص ِ لا ] (ع مص ) کشیدن گرمی آتش را. || کشیدن سختی چیزی را. || گداختن به آتش . || درآمدن در آتش . (از اقرب الموارد).