کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثقیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثقیب
لغتنامه دهخدا
ثقیب . [ ث َ ] (ع ص ، اِ) بسیار سرخ . || ناقه ٔ بسیارشیر.
-
ثقیب
لغتنامه دهخدا
ثقیب . [ ث ُ ق َ ] (اِخ ) ابن فروه . رجوع به ثقب ابن فروة شود.
-
ثقیب
لغتنامه دهخدا
ثقیب . [ ث ُ ق َ ] (اِخ ) راهی است به برسوی ثعلبیة بطرف شام . (از مراصد الاطلاع 104).
-
جستوجو در متن
-
ثقب
لغتنامه دهخدا
ثقب . [ ث َ ] (اِخ ) ابن فروه ٔ ساعدی . صحابی انصاری است . بعضی نام او را ثقیب گفته اند بر وزن زُبیر. وی در غزوه ٔ احد شهادت یافت واو واقف به انساب انصار بود. رجوع به ثقف ... شود.