کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثقلاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثقلاء
لغتنامه دهخدا
ثقلاء.[ ث ُ ق َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ثقیل . گرانان . گران جانان .
-
واژههای همآوا
-
صقلاء
لغتنامه دهخدا
صقلاء. [ ص َ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
فجح
لغتنامه دهخدا
فجح . [ ف ُ ج ُ ] (ع ص ، اِ) ثقلاء از مردمان . (از اقرب الموارد). گرانجانان .
-
نفج
لغتنامه دهخدا
نفج . [ ن ُ ف ُ ] (ع ص ، اِ) گرانباران . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ثقلاء. (متن اللغة) (اقرب الموارد). || امراءة نفج الحقیبة؛ زن سطبرسرین و بزرگ سرسرین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ضخمة الارداف و المأکم . (اقرب الموارد) (متن اللغة). || ج ِ نفیج . رج...
-
لیث
لغتنامه دهخدا
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی سلیم . معاصر عبدالکریم بن ابی العوجاء. محدث است و از نافع روایت کند و هم از واصل بن حیان . وی را از ثقلاء شمرده اند. رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 279 و 309 و ج 2 ص 131 و تاریخ الخلفاء سیوطی ج 6 و المصاحف ص 182 شود.
-
ثقیل
لغتنامه دهخدا
ثقیل . [ ث َ ] (ع ص ) گران . وزین . سنگین .مقابل خفیف ، سبک . گران سنگ . گران به وزن . || گران جان . آنکه صحبت وی را ناخوش دارند. (منتهی الارب ). خَلنفَع. ناکس . شبشت . شبست . دهلب : چون بخواند نامه ٔ خود آن ثقیل داند او که سوی زندان شد رحیل . مولوی ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابن محمدبن ثوابةبن خالد الکاتب . مکنی به ابوالعباس . محمدبن اسحاق الندیم گوید: او احمدبن محمدبن ثوابةبن یونس ابوالعباس کاتب است . این خاندان اصلا ترسا بودند و گویند یونس معروف بلبابه بود و شغل حجامی داشت و بعضی گفته اند مادر ای...