کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثعالة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثعالة
لغتنامه دهخدا
ثعالة. [ ث ُ ل َ ] (اِخ ) موضعی است در شعر امروءالقیس . (مراصد الاطلاع ).
-
ثعالة
لغتنامه دهخدا
ثعالة. [ ث ُ ل َ ] (ع اِ) روباه ماده . || عنب الثعلب . تاجریزی . سکنگور. روباه تُربَک . || ثعالةالکلأ؛ گیاه خشک .
-
جستوجو در متن
-
ثعلبة
لغتنامه دهخدا
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (ع اِ) روباه ماده .ثعال . ثعالة. || استخوان دمغزه و سرین .
-
اعطش
لغتنامه دهخدا
اعطش . [ اَ طَ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از عَطَش . تشنه تر- امثال : اعطش من النَفّاقة (ضفدع ). اعطش من النمل . (از یادداشتهای مؤلف ). اعطش من ثعالة .اعطش من قمع .
-
اخرب
لغتنامه دهخدا
اخرب . [ اَ رَ/ رُ ] (اِخ ) موضعی در زمین بنی عامربن صعصعة و وقعه ٔ بنی نَهد و بنی عامر آنجا بوده است . امروءالقیس راست :خرجنا نُریغُ الوَحش َ بین ثُعالةو بین رُحَیات الی فج ّ أخْرُب ِاذا ما رَکبنا قال وِلدَان ُ اهلناتعالوا الی أن یأتِنا الصیدُ نَ...
-
اروغ
لغتنامه دهخدا
اروغ . [ اَ وَ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از رَوْغ . دونده تر. || نعت تفضیلی از مراوغه . فریبنده تر. مکارتر.- امثال : اروغ من ثعالة و من ذنب الثعلب . (؟). قال طرفة: کل خلیل کنت خاللته لاترک اﷲ له واضحةکلهم اروغ من ثعلب ما اشبه اللیلة بالبارحة.(مجمع الا...
-
علم
لغتنامه دهخدا
علم . [ ع َ ل َ ] (ع مص ) کفیده لب گردیدن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). شکافته شدن لب بالا،یا یکی از دو طرف آن . (از اقرب الموارد). || (اِمص ) شکافتگی در لب بالایین و یا در یکی از دو طرف آن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ل...