کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثابور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثابور
لغتنامه دهخدا
ثابور. (اِخ ) (طور... جبل ...) نام کوه کوچکی بشام (فلسطین شمالی ) بالای ساحل راست اردن آنجا که آن نهر از دریاچه ٔ طبریه خارج میشود. ارتفاع آن از سطح دریا 561گز است . و رجوع به تابور در قاموس کتاب مقدس شود.
-
واژههای مشابه
-
طور ثابور
لغتنامه دهخدا
طور ثابور. (اِخ ) رجوع به ثابور شود.
-
واژههای همآوا
-
سابور
لغتنامه دهخدا
سابور. (اِخ ) (خندق ...)این خندق به امر شاپور دوم (310 - 379 م .) که اعراب وی را ذوالاکتاف لقب داده اند حفر شده بود. در زمان فتوحات اولیه ٔ مسلمین خندق سابور موجود بود. این خندق از هیت شروع میشود و تا ابله (نزدیک بصره ٔ کنونی ) امتداد می یابد و در آن...
-
سابور
لغتنامه دهخدا
سابور. (اِخ ) ابن اردشیر. دومین پادشاه ساسانی (241 - 271 م .) است . رجوع به سابور الجنود و شاپور اول و ساسانیان شود.
-
سابور
لغتنامه دهخدا
سابور. (اِخ ) ابن اشک یا ابن اشکان یا ابن اشغان یا ابن افقور بروایت مورخان اسلامی ، دومین پادشاه سلسله ٔ اشکانی بوده است . رجوع به ایران باستان ج 3 صص 2546 - 2570 شود... و پس از وی اشک بن اشکان سابور بن اشکان بیست سال بنشست ودر این بیست سال بود که بن...
-
سابور
لغتنامه دهخدا
سابور. (اِخ ) ابن بابک برادر بزرگ اردشیر بابکان است که در سالهای 211 و212 م . در پارس امارت داشت . رجوع به ساسانیان شود.
-
سابور
لغتنامه دهخدا
سابور. (اِخ ) ابن بهرام (شاهپور پسر وهرام ) در زمان قباد اول (487 -498 م .) سپاهبد سواد بین النهرین بوده است . (نهایه ص 226 بنقل کریستنسن چ 2 ص 151). رجوع به شاپور شود.
-
سابور
لغتنامه دهخدا
سابور. (اِخ ) ابن سابور. دوازدهمین پادشاه سلسله ٔ ساسانی است که از 382 تا 388 م . سلطنت میکرد. رجوع به شاپور سوم و ساسانیان شود.
-
سابور
لغتنامه دهخدا
سابور. (اِخ ) ابن سهل . از پزشکان معروف عیسوی کیش ایران است که در قرن سوم هجری میزیست . پدرش سهل کوسج نیز طبیب بود و بعلت اینکه از مردم اهواز و خوزستان است به خوزی معروف شده است . سابور مقدّم اطبای بیمارستان جندیسابور و مورد توجه متوکل باﷲ خلیفه ٔ عب...
-
سابور
لغتنامه دهخدا
سابور. (اِخ ) ابن هرمزبن نرسی (شاپور دوم ) دهمین پادشاه سلسله ٔ ساسانی است که از سال 310 تا 379 سلطنت میکرد.میان ایرانیان ملقب به شاپور هوبه سنبا بود و مورخان عرب او را به القاب سابور الاعظم ، سابور الاکبر، سابور ذوالاکتاف ، سابور الثانی یاد کرده اند...
-
سابور
لغتنامه دهخدا
سابور. (اِخ ) ابن یزدچردبن ساپور پسر یزدگرد اول (بزه کار) بود و حکومت ارمنستان را داشت بسال 420 م . بعد از مرگ پدر خواست بر تخت نشیند ولی بزرگان ایران او را کشتند و سلطنت به بهرام گور رسید. رجوع به ساسانیان شود.
-
سابور
لغتنامه دهخدا
سابور. (اِخ ) شهری است از در بلاد فارس در نزدیکی کازرون . (سمعانی ). در اقلیم سوم واقع، و طول آن 78 و ربع درجه ، و عرض آن 31 درجه است و تا شیراز 25 فرسخ فاصله دارد. (یاقوت ). مطابق تحقیقات گیرشمن بیشاپور از بناهای شاپور اول ساسانی (341 - 271 م .) است...
-
سابور
لغتنامه دهخدا
سابور. (اِخ ) معرب شاپور (شاه پوهر) است . رجوع به شاپور شود. جوالیقی در المعرب آرد: سابور فارسی است ودر زبان عرب از قدیم آمده است . عدی ّ بن زید گوید:این کسری کسری الملوک ابوسااین ام این قبله سابور.و در فارسی شاه پور است و باین صورت اعشی در سخن خود آ...