کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیک به تیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پان
لغتنامه دهخدا
پان . [ ن ِ ] (اِخ ) جزیره ای از جزایر فیلیپین میان مین دُرُ و نِگرُس دارای 1300 هزارگزمربع مساحت و 750000 تن سکنه . زمینی کوهستانی و مشجر و بندر عمده ٔ آن ایل ُایل ُ باشد و از محصولات مهم آن قند و برنج و پنبه و قهوه و کاکائو است و تربیت مواشی کنند. ...
-
تا
لغتنامه دهخدا
تا. (ع حرف ) اسم اشاره است برای مفرد مونث . تثنیه ٔ آن «تان » و جمع آن «اولاء» است . گاهی «ها» تنبیه به اولش افزوده گردد چون : هاتا، هاتان ، هؤلاء. اگر در مخاطب استعمال شود به آخرش «ک » پیوندد مانند: تاک . تلک . تیک . فتحه دادن تاء «تلک » لغت ردیئی ...
-
خبیش
لغتنامه دهخدا
خبیش . [ خ َ ] (اِخ ) نام فرمانده ٔ یاغیان مصراست که در زمان داریوش اول قیام کرد و نام دیگر او فسمتیخ (پسام تیک ) است . توضیح آنکه چون خبر عدم کامیابی پارسیها در جنگ با یونانیان بگوش داریوش رسید وی مأمورینی به ایالات مختلف ایران فرستاد و شروع بجمعآو...
-
چک چک
لغتنامه دهخدا
چک چک . [ چ َ چ َ ] (اِ صوت ) صدای چکیدن آب و امثال آن باشد. (برهان ) (آنندراج ). صدای چکیدن آب باشد قطره قطره . (جهانگیری ). صدای چکیدن آب و مانند آن . (ناظم الاطباء). صدای پیاپی چکیدن آب . آوایی که از چکیدن قطرات پی در پی آب به گوش رسد. چیک چیک . (...
-
مینا
لغتنامه دهخدا
مینا. (اِ) پرنده ای است از راسته ٔسبکبالان و از گروه سارها که جثه اش به اندازه ٔ یک سار است و بیشتر در نواحی گرم کره ٔ زمین (هندوستان و مکزیک و نقاطی از آمریکای جنوبی ) میزید پرهایش دارای الوان مختلف است (سیاه و قهوه ای سیر و قهوه ای روشن ) و منقارش ...
-
تک
لغتنامه دهخدا
تک . [ ت ُ ] (اِ) منقار جانوران . (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ). منقار پرندگان . (ناظم الاطباء). منقار مرغان و جانوران . (انجمن آرا) (آنندراج ). طبری ، تک . گیلکی ، توک . سمنانی ، تیک . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).- تک کسی را چیدن ؛ در تداول عامه ، تک کسی ...
-
مستغرق
لغتنامه دهخدا
مستغرق . [ م ُ ت َ رَ ] (ع ص )نعت مفعولی از استغراق . غوطه ور شده و فرورفته در آب و غرق شده . (ناظم الاطباء). رجوع به استغراق شود. || مستوعب . (اقرب الموارد). فرا گرفته . || فرو رفته . متحیر. حیران . غریق : مستغرق یادت آنچنانم کم هستی خویش شد فراموش ...
-
موازنه
لغتنامه دهخدا
موازنه . [ م ُ زَ ن َ / زِ ن ِ ] (از ع ، اِ ص ) موازنة. رجوع به موازنة شود. || سنجیدگی میان دو چیز و آن دو را با هم برابر کردن . کشیدن و سنجیدن با دیگری . (یادداشت مؤلف ). مقایسه . سنجش . تیک کردن : با یک نفر نویسنده که از سرکار مواجب دارد [ اخراجات...
-
چایکوفسکی
لغتنامه دهخدا
چایکوفسکی . [کُف ْ ] (اِخ ) پیوتر ایلئیچ . آهنگساز بزرگ روس ، در تاریخ 7 ماه مه سال 1840 م . متولد شده و در 6 ماه نوامبر سال 1893 درگذشته است . زادگاه وی دهی بود که اکنون شهر «وتکینسک » نامیده میشود و جزء جمهوری «اودمورت » میباشد. پدر چایکوفسکی مهندس...