کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیمک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیمک
لغتنامه دهخدا
تیمک . [ م َ ] (اِ) به لغت مردم خراسان سرایی است که بازرگانان در آن سکونت کنند [ برای داد و ستد ] و کاف آخر جهت تصغیر است به معنی سرایک (تیمچه ). (از معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
تیمکی
لغتنامه دهخدا
تیمکی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب است به تیمک که خانی است در صف کرابیسین در سمرقند. (سمعانی ). رجوع به تیمک و لباب الانساب ابن اثیر ج 1 ص 89 و ماده ٔ بعد شود.
-
اک
لغتنامه دهخدا
اک . [ اَ / َ-َک ْ ] (پسوند) اک ، یعنی کاف ماقبل مفتوح که معمولاً به کلمه ملحق شود بصورت «ک » تنهادر فارسی علامت تصغیر است : پسرک . درختک . دخترک . مردمک . جوانک . رودک . بابک . (یادداشت مؤلف ) : فاخته وقت سحرگاه کند مشغله ای گویی از یارک بدمهراست ا...