کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیفوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیفوس
لغتنامه دهخدا
تیفوس . (فرانسوی ، اِ) مرض عفونی که به وسیله ٔ شپش سرایت کند و چون علائم ظاهری آن شبیه تیفوئید است بدین نام خوانده شده و چون دارای بثور جلدی است آن را تیفوس پتشیال یا تیفوس اکزانتماتیک نامند. میکروب بوسیله ٔنیش زدن شپش و ریختن مدفوعش در محل گزیدگی یا...
-
واژههای همآوا
-
طیفوس
لغتنامه دهخدا
طیفوس . (معرب ، اِ) معرب تیفوس . رجوع به تیفوس شود.
-
جستوجو در متن
-
طیفوس
لغتنامه دهخدا
طیفوس . (معرب ، اِ) معرب تیفوس . رجوع به تیفوس شود.
-
لابه
لغتنامه دهخدا
لابه . [ لاب ْ ب ِ ] (اِخ ) لئون . نام پزشک و سناتور فرانسوی . مولد مرل رُلت (1832-1916 م .). وی تلقیح سرم ضد تیفوس را در قشون اجباری کرد.
-
تب زرد
لغتنامه دهخدا
تب زرد. [ ت َ ب ِ زَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی بیماری توأم با تب که در معده و امعا تولید عفونت میکند و بر اثر گزیدگی یک نوع پشه در انسان حادث میشود وپوست بیمار را زرد کند. این بیماری را «ومیتو نگرو» یا «تیفوس آمریکا» هم مینامند. رجوع به تب شود.
-
سپتازین
لغتنامه دهخدا
سپتازین . [ س ِ ] (فرانسوی ، اِ) گردی است سفیدرنگ بی طعم بی بو، غیرمحلول در آب و خاصیت سمی آن خیلی کم است . خواص درمانی این جسم از سولفامید کمتر بوده و ضریب شیمی درمانی آن نیز140 می باشد. این ترتیب را برای درمان و جلوگیری از بروز بیماری عفونت حاصله ا...
-
محرقه
لغتنامه دهخدا
محرقه . [ م ُ رِ ق َ ] (ع ص ) محرقة. قسمی تب دائم و متصل . (ناظم الاطباء). تیفوس . تب محرقه . حمای محرقه . قاویوس (یونانی ). تبی است از جنس تب غب جز آنکه دائم است و حرارت آن شدید است و به تناوب حرارت شدیدتر گردد. و رجوع به کلمه ٔ حمی المحرقة در بحرال...
-
تیفوئید
لغتنامه دهخدا
تیفوئید. [ ف ُ ] (فرانسوی ، اِ) حصبه . مطبقه . (از فرهنگ فارسی معین ). از امراض عفونی و ساری که به سبب وجود میکروب و ایجادزخمهای دگمه ای شکل در روده تشخیص داده میشود. و با تیفوس مشابهت دارد و در جوانان بیشتر مشاهده میشود. وتب این بیماری در سه مرحله م...
-
زاموم
لغتنامه دهخدا
زاموم . (ع اِ) نام عامیانه ٔ نوعی دمل است که آن را ابوکعیب نیز گویند. (از دائرة المعارف بستانی ). و هم در آن کتاب در ذیل کلمه ٔ ابوکعیب آمده : التهابی است خاص حاصل در غددی که در نواحی گوش انسان قرار دارد و آن را به لاتین شینانکی پرتیدیا یا پاروتیلس ،...
-
د د ت
لغتنامه دهخدا
د د ت . [ دِ دِ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) علامت اختصاری یعنی حروف اول کلمات دیکلورو، دیفنیل ، تریکلورو اتان است که ماده ٔ بی رنگ و بی بوو حل نشدنی در آب و معروفترین حشره کش های جدید است وبرای مبارزه با شپش ، مگس ، پشه و آفات زراعت بکار میرود اگر چه اول با...
-
معیرالممالک
لغتنامه دهخدا
معیرالممالک . [ م ُ ع َی ْ ی ِ رُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) دوستعلی خان نظام الدوله (1236-1290 هَ . ق .). پسر حسینعلی خان معیرالممالک داماد فتحعلیشاه بود اما دوستعلی خان از دختر فتحعلیشاه نیست و از زن دیگر اوست . در اواخر سلطنت محمدشاه قاجار حاکم یزد بود. ...
-
کلرومیستین
لغتنامه دهخدا
کلرومیستین . [ کْل ُ / ک ُ ل ُ رُ س ِ ] (انگلیسی ، اِ) آنتی بیوتیکی است که از قارچی از دسته ٔ کفک ها بنام استرپتومسیس ونزوئلا حاصل می شود. امروزه کلرومیستین را از کفک نامبرده بصورت خالص و متبلور بدست می آورند. این آنتی بیوتیک بر روی میکربهای گرم مثبت...
-
شپش
لغتنامه دهخدا
شپش . [ ش ِ پ ِ ] (اِ) جانوری است معروف . (برهان ). جانور کوچک خونخوار که در بدن انسان تولید شود و از مکیدن خون زندگی میکند. (فرهنگ نظام ). قمل . یک قسم جانورکی که در بدن و گیسوان کودکان و بدن مردمان کثیف و چرکین بواسطه ٔ کثافت و چرکینی تولید میگردد....