کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیزجنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیزجنگ
لغتنامه دهخدا
تیزجنگ . [ ج َ ] (ص مرکب ) مهیا و آماده ٔنبرد. (از فهرست ولف ). برانگیخته ٔ جنگ : چو بشنید بهرام شد تیزجنگ بیامد یکی تیغ هندی به چنگ . فردوسی .رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
جستوجو در متن
-
طوفی
لغتنامه دهخدا
طوفی . [ طَ ] (اِخ ) صادقی گوید: مولانا طوفی ، از اهل تبریز است ، چون شاعری نداشت به سراجی اشتغال میورزید. گویند اکنون در آن ولایت ارباب نظم مسلمش دارند. در واقع شخصی صاحب سلیقه و افتاده است . در شهر لاهیجان به وی برخوردم ، اوقاتش را بکیمیاگری میگذرا...