کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تگسک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تگسک
لغتنامه دهخدا
تگسک . [ ت َ گ َ ] (اِ) هسته ٔ انگور. تگس . تکز. تکژ. صاحب منتهی الارب در ذیل معنی وصد آرد: تگسک انگور. و همچنین درذیل عجم آرد: خسته ٔ خرما و تگسک انگور : قوت و غذای باب تو و عم و خال توزآخال و از تگسک خرابات و مفسقه . سوزنی (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)...
-
جستوجو در متن
-
تگس
لغتنامه دهخدا
تگس . [ ت َ گ َ ] (اِ) همان تگژ مرقوم است . (شرفنامه ٔ منیری ). استخوان و هسته ٔ درون و صره ٔ انگور. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : برگونه ٔ سیاهی چشم است غژم اوهم بر مثال مردمک چشم از او تگس . بهرامی (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).دیده ٔ حاسد بتو چون غژب ان...