کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکسازۀ مهار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تک تک
لغتنامه دهخدا
تک تک . [ ت َ ت َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) یکی یکی و جدا و فردفرد. (ناظم الاطباء). جسته جسته . تنهاتنها. بندرت . دانه دانه . با فاصله های مکانی . گاهی یکی و گاهی یکی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : همچو پشت کس بتان تتارمانده هرجای تک تک و نخ نخ . نزاری (از...
-
گردون تک
لغتنامه دهخدا
گردون تک . [ گ َ ت َ ] (ص مرکب ) مرکب تیزتک . (آنندراج ). اسب تیزرو. (ناظم الاطباء) : کرد گزین زآن همه گردون تکان پنجهزار از صدوپانصد گران .میرخسرو (از آنندراج ).
-
غرم تک
لغتنامه دهخدا
غرم تک . [ غ ُ ت َ ] (ص مرکب ) آنکه مانند میش کوهی بدود : یوزجست و رنگ خیز و گرگ پوی و غرم تک ببرجه آهودو و روباه حیله گوردن .منوچهری .
-
یک تک
لغتنامه دهخدا
یک تک . [ ی َ / ی ِ ت َ ](ص مرکب ، ق مرکب ) به یک روش دویدن . (ناظم الاطباء).
-
دم تک
لغتنامه دهخدا
دم تک . [ دُ ت َ ] (اِ مرکب ) صفراغون . عصفورالشوک .عصفورالسیاح . طروغلودقس . طروغلودیس . طرغلودیس . (یادداشت مؤلف ). مرغی است برابر گنجشک پیوسته در کنار آب نشیند و دم جنباند و آن را به یونانی طرغلودیس و به عربی عصفورالشوک خوانند. (برهان ) (آنندراج ...
-
راست تک
لغتنامه دهخدا
راست تک . [ ت َ ] (ص مرکب ) راست روش . که راست و مستقیم میرود. که تک مستقیم و درست دارد؛ جواد ذوِ مَصْدَق . اسب راست تک و راست روش . (منتهی الارب ).
-
شب تک
لغتنامه دهخدا
شب تک . [ ش َ ت َ ] (اِ) شپتک . شب نک . نوعی از بازی باشد و آنچنان است که بیک پای برجهند و لگد بر پشت و پهلوی هم زنند. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
-
قلعه تک
لغتنامه دهخدا
قلعه تک . [ ق َ ع َ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شوراب بخش اردل شهرستان شهرکرد. این ده در 55 هزارگزی شمال باختر اردل واقع است . سکنه ٔ آن 28 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
قلعه تک
لغتنامه دهخدا
قلعه تک . [ ق َ ع َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کیار بخش بروجن شهرستان شهرکرد، واقع در 53هزارگزی شمال باختر بروجن و 12هزارگزی راه شلمزار به شهرکرد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 903 تن است . آب آن ازچشمه و محصول آن غلا...
-
نرم تک
لغتنامه دهخدا
نرم تک . [ ن َ ت َ ] (ص مرکب ) اسبی که نرم رود.
-
نزدیک تک
لغتنامه دهخدا
نزدیک تک . [ ن َ ت َ ] (ص مرکب ) چاه یا رود کم عمق . (ناظم الاطباء). مقابل دورتک به معنی عمیق : نزیع؛ چاه نزدیک تک . بئر انشاط؛ چاه نزدیک تک . (از منتهی الارب ).
-
بادام تک
لغتنامه دهخدا
بادام تک . [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دستگردان بخش طبس شهرستان فردوس که در 123هزارگزی شمال طبس واقع است . سرزمینی است جلگه ای وگرمسیر دارای 88 تن سکنه . آبش از قنات است . محصولش غلات ، انگور، ذرت ، گاورس و شغل مردمش زراعت است . راهش ماشین رو می...
-
چاه تک
لغتنامه دهخدا
چاه تک . [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زیر کوه بخش قاین شهرستان بیرجند که در 18 هزارگزی جنوب خاوری قاین واقع شده . جلگه و گرمسیر است و 13 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
تک آقاج
لغتنامه دهخدا
تک آقاج . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان است و 118 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
تک اسبه
لغتنامه دهخدا
تک اسبه . [ ت َ اَ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) قسمی درشکه که آن را یک اسب بردارد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).