کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکه سه گوش در دوزندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تکه تکه
لغتنامه دهخدا
تکه تکه . [ ت ِک ْ ک َ / ک ِ ت ِک ْ ک ِ / ک َ ] (ص مرکب ) پاره پاره و لقمه لقمه . (ناظم الاطباء). قطعه قطعه . بریده بریده .
-
تکه تکه کردن
لغتنامه دهخدا
تکه تکه کردن . [ ت ِک ْ ک َ / ک ِ ت ِک ْ ک َ / ک ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پاره پاره کردن . (از برهان )(از فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (آنندراج ). فلان چیز را تکه تکه کرد؛ یعنی پاره پاره ساخت . (برهان ).
-
دیزج تکه
لغتنامه دهخدا
دیزج تکه . [ زَ ت َ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باراندوزچای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه با 1035 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
چل تکه
لغتنامه دهخدا
چل تکه . [ چ ِ ت ِک ْ ک ِ / ک َ ] (ص ، اِ مرکب ) پارچه ای که از کناره های ماهوت بریده دوزند. پارچه ای که از مجموع تکه پاره های مربعشکل ماهوت یا پارچه ٔ دیگر دوخته شود. پارچه ای که از ده ها تکه ماهوت چارگوش که بیکدیگر دوخته اند، فراهم آمده است .- لحاف...
-
جستوجو در متن
-
خرع
لغتنامه دهخدا
خرع . [ خ َ رَ ] (ع اِ) داغی در گوش گوسپند که دو خط بدرازا در گوش آن داغ کنند تا گوش وی سه پاره گردد و پاره ٔ میانی بر جوف گوش آویزان شود. || نرمی مفاصل . || سستی در چیزی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || تحیر. ...
-
شلل گوش
لغتنامه دهخدا
شلل گوش . [ ش َ ل َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) سگ شکاری که موی بسیار بر گوش او رسته و گوشهایش فروآویخته باشد. (ناظم الاطباء) (از برهان ) (انجمن آرا) (از آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ) : سه چیزت می برد غم از دل ریش اگر اهل دلی دست آر و مندیش سمند گورتاز و ...
-
اعقص
لغتنامه دهخدا
اعقص . [ اَ ق َ ] (ع ص ) تکه که شاخ او از پس گرد گوش درآمده . و یقال : کبش اعقص و قرن اعقص ایضاً. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تکه که شاخ او از پس گرد گوش درآمده . (آنندراج ). آهو یا بز کوهی که شاخ آن از پشت به گوش پیچیده باشد. (از اقرب الموارد). ک...
-
اذرء
لغتنامه دهخدا
اذرء. [ اَ رَءْ ] (ع ص ) مرد پیر. (منتهی الارب ). || مردی که موی پیش سر او سفید باشد. || سیاه و سپیدگوش . (تاج المصادر بیهقی ).- تیس اذرء ؛ تکه ٔ چپار. مؤنث : ذَرْآء.- فرس اذرء و جدی اذرء ؛ کذلک . (منتهی الارب ). ارقش الاذنین و سائره اسود. (صحاح الل...
-
گوش
لغتنامه دهخدا
گوش . (اِ) آلت شنوائی . عضوی که بدان عمل شنیدن انجام گیرد. معروف است ، و به عربی اُذُن گویند. (برهان ). اذن و آلت شنیدن در انسان و دیگر حیوانات و جزء خارجی مجرای سمع و حس سمع. (ناظم الاطباء). اوستا گئوشه ، پهلوی گوش ، پارسی باستان گئوشه ، هندی باستان...
-
وتد
لغتنامه دهخدا
وتد. [ وَ ت ِ ] (ع اِ) میخ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || تندی درون گوش یا پیش آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (در اصطلاح علم عروض ). لفظ سه حرفی چون علی . (آنندراج ) (منتهی الارب ). وَتَد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطب...
-
پلاسک
لغتنامه دهخدا
پلاسک . [ پ َ س َ ] (اِ مصغر) پلاس کوچک : پلاسکی پوشیده هر سه روز قرصکی نان ، طعام وی بودی . (قصص الانبیاء ص 202). || فلاکت و نکبت باشد. (برهان قاطع). بدبختی . تنگی : در گوش مال خصم محابا روا مداربل کان سیه گلیم سزای پلاسک است .شرف الدین شفروه (از فر...
-
دروش
لغتنامه دهخدا
دروش . [ دِ رَوْ / رو ] (اِ) درفش . (جهانگیری ). افزار کفشدوزان و امثال آنها. (برهان ). موافق معانی درفش ، و این افصح است از درفش چه فاء در اصل لغت نیامده بلکه از استعمال متأخرین عجم است که با عرب آمیخته اند. (آنندراج ) (انجمن آرا). || آلت سرتیزی که...
-
ستاه
لغتنامه دهخدا
ستاه . [ س ِ ] (اِ) مخفف ستاره باشد که بعربی کوکب گویند. (آنندراج ). مؤلف جهانگیری لفظ مذکور را مخفف ستاره هم ضبط کرده و این شعر ابوالفرج رونی را هم شاهد آورده : گشاده چشم بدیدار او زمین و زمان نهاده گوش بگفتار او سپهر و ستاه .لیکن در نسخه ٔ چ تهران...
-
اعضب
لغتنامه دهخدا
اعضب . [ اَ ض َ ] (ع ص ) مرد بی یاری گر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کسی که بی یاور باشد. (از اقرب الموارد). || کوتاه دست . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شتر کوتاه دست . (از اقرب الموارد). || برادرمرده . مرد بی برادر و تنها ...